روزگار غیر باور پارت9
روزگار غیر باور
پارت9
#همتا
یه نگاه به کارتی که آقای لی بهم داده بود و آدرس روش نوشته بود کردم، خب امروز میخوام یکم ولخرجی کنم و با تاکسی برم😀 از ساختمون خوابگاه اومدم بیرون و تاکسی گرفتم و سوار شدم و آدرس رو بهش گفتم و حرکت کرد، تو تاکسی بودم که صدای اس ام اس گوشیم اومد بازش کردم، دیدم آقای پارک بهم پیام داده بود، پیام آقای پارک: سلام دخترم، اینبار چون میدونم غیبتت موجه هست، اشکال نداره، با آقای کیم هم صحبت کردم، گفتن اشکال نداره.
من هم در جواب نوشتم (واقعا ممنونم) واقعا آقای پارک نمونه بود، تو همین لحظه راننده گفت رسیدیم، کرایه رو حساب کردم و پیاده شدم. درست جلوی یه ساختمون عین کمپانی بودم اما با این تفاوت که این ساختمون یه پارکینگ یا حالا حیاط بزرگ جلوش بود، یه اتاق نگهبان کنار (همون دستگاه هایی که یه میله دراز دارن و جلوی پارکینگ ها یا... هست و بالا و پایین میرن، شرمنده اسمش رو نمیدونم😅) بود. رفتم زدم به شیشه اتاق نگهبان، پنجره رو باز کرد و گفت بفرمایین
ه: سلام، رستمی همتا هستم. از طرف آقای لی مین شه اومدم.
نگهبان: صبر کنید،(زنگ زد و بعد از دو دقیقه گفت) بفرمایید
دکمه اون چیز که نمیدونم اسمش چی بود رو زد و رفت بالا و من وارد حیاط شدم ، رفتم داخل ساختمون واو عجب جایه شیکی بود. یه نگهبان هم اینجا بود به اونم گفتم که کی هستم و از طرف کی اومدم یه تلفن کرد و گفت برم طبقه 5، با آسانسور رفتم طبقه 5 که یه زن اومد طرفم و گفت: خانم رستمی همتا؟
ه: بله
زنه: من هم شین سه یون هستم (زنی حدودا 35 ساله) از این طرف لطفا تا با کارتون آشناتون کنم
ه: بله چشم
منو برد توی یه اتاقی که پر از دکمه و مانیتور بود و دور و برش هم شیشه بود که میتونستیم پایین رو ببینیم میشه گفت طبقه 5 نصف طبقه 4 بود گفت: کاره شما تنظیم دوربین های بالای استیج هست که آیدل ها اونجا اجرا میکنن(اشاره به استیج طبقه پایین) البته شاید بعضی اوقات کار های دیگه رو هم به شما بدن و بعد شروع کرد به توضیح دادن که چجوری با این ها کار کنم. بالاخره تموم شد.
ه: ممنون زحمت کشیدید خانم شین
شین سه یون: وظیفمه ،خب حدودا نیم ساعت دیگه گروه irn میان تا موزیک ویدئو جدیدشون رو ضبط کنن
ه: من تا اون موقع باید چیکار کنم؟
شین سه یون: اون فردی که الان روی استیج هستش آقای هان هستش، و حالا حالا هم روی استیج هستن از ایشون به مدت 15 دقیقه فیلم بگیر ببینم در چه حدی بلدی.
ه: بله، چشم
و رفت شروع کردم به فیلم گرفتن از آقای هان ، وقتی کارم تموم شد ذخیرش کردم و گذاشتم تا بعدا نشون خانم شین سه یون بدم.
نتونستم تحمل کنم و رفتم بیرون تا به خانم شین سه یون بگم بیاد که دیدم...
خب اینم از پارت 9
لطفا و خواهشا اگر خوندید کامنت یادتون نره😊
پارت9
#همتا
یه نگاه به کارتی که آقای لی بهم داده بود و آدرس روش نوشته بود کردم، خب امروز میخوام یکم ولخرجی کنم و با تاکسی برم😀 از ساختمون خوابگاه اومدم بیرون و تاکسی گرفتم و سوار شدم و آدرس رو بهش گفتم و حرکت کرد، تو تاکسی بودم که صدای اس ام اس گوشیم اومد بازش کردم، دیدم آقای پارک بهم پیام داده بود، پیام آقای پارک: سلام دخترم، اینبار چون میدونم غیبتت موجه هست، اشکال نداره، با آقای کیم هم صحبت کردم، گفتن اشکال نداره.
من هم در جواب نوشتم (واقعا ممنونم) واقعا آقای پارک نمونه بود، تو همین لحظه راننده گفت رسیدیم، کرایه رو حساب کردم و پیاده شدم. درست جلوی یه ساختمون عین کمپانی بودم اما با این تفاوت که این ساختمون یه پارکینگ یا حالا حیاط بزرگ جلوش بود، یه اتاق نگهبان کنار (همون دستگاه هایی که یه میله دراز دارن و جلوی پارکینگ ها یا... هست و بالا و پایین میرن، شرمنده اسمش رو نمیدونم😅) بود. رفتم زدم به شیشه اتاق نگهبان، پنجره رو باز کرد و گفت بفرمایین
ه: سلام، رستمی همتا هستم. از طرف آقای لی مین شه اومدم.
نگهبان: صبر کنید،(زنگ زد و بعد از دو دقیقه گفت) بفرمایید
دکمه اون چیز که نمیدونم اسمش چی بود رو زد و رفت بالا و من وارد حیاط شدم ، رفتم داخل ساختمون واو عجب جایه شیکی بود. یه نگهبان هم اینجا بود به اونم گفتم که کی هستم و از طرف کی اومدم یه تلفن کرد و گفت برم طبقه 5، با آسانسور رفتم طبقه 5 که یه زن اومد طرفم و گفت: خانم رستمی همتا؟
ه: بله
زنه: من هم شین سه یون هستم (زنی حدودا 35 ساله) از این طرف لطفا تا با کارتون آشناتون کنم
ه: بله چشم
منو برد توی یه اتاقی که پر از دکمه و مانیتور بود و دور و برش هم شیشه بود که میتونستیم پایین رو ببینیم میشه گفت طبقه 5 نصف طبقه 4 بود گفت: کاره شما تنظیم دوربین های بالای استیج هست که آیدل ها اونجا اجرا میکنن(اشاره به استیج طبقه پایین) البته شاید بعضی اوقات کار های دیگه رو هم به شما بدن و بعد شروع کرد به توضیح دادن که چجوری با این ها کار کنم. بالاخره تموم شد.
ه: ممنون زحمت کشیدید خانم شین
شین سه یون: وظیفمه ،خب حدودا نیم ساعت دیگه گروه irn میان تا موزیک ویدئو جدیدشون رو ضبط کنن
ه: من تا اون موقع باید چیکار کنم؟
شین سه یون: اون فردی که الان روی استیج هستش آقای هان هستش، و حالا حالا هم روی استیج هستن از ایشون به مدت 15 دقیقه فیلم بگیر ببینم در چه حدی بلدی.
ه: بله، چشم
و رفت شروع کردم به فیلم گرفتن از آقای هان ، وقتی کارم تموم شد ذخیرش کردم و گذاشتم تا بعدا نشون خانم شین سه یون بدم.
نتونستم تحمل کنم و رفتم بیرون تا به خانم شین سه یون بگم بیاد که دیدم...
خب اینم از پارت 9
لطفا و خواهشا اگر خوندید کامنت یادتون نره😊
۱۴.۶k
۲۶ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.