پارت ۱۴ فصل ۲-نفوذ infiltrate

دو ساعت بعد.....
نیلا ویو*
خدایا من با این همه مو چیکار کنممممم..... دو ساعته دارم شونش میکنم تموم نمیشه
الان هم دستم درد میکنه نمیتونم ببافم.. چیکار کنم؟... نههه عمرا این کارو نمبکنمممم به هیچ وجه من الوجوه... حالا یبار که عیبی نداره؟ داره؟...
اروم در میزنه
+کوک بیداری؟
-اره بیدارم بیاد داخل
+ببخشید مزاحم شدم داشتی میخوابیدی
-اشکال نداره کاری داشتی
+خب راستش میشه موهام رو ببافی؟
-مننننن ؟؟؟... این همه موووو...؟؟؟
+لطفا
خوابم نمیبره اینجوری
-باشه
+بلدی؟
-مطمین نیستم ولی سعیمو میکنم
+باشه
......
+ایسی اروم تررر
-من ارایشگره نیستمااا
+باشه بابا
اصن خودم میبافم.. نخواستیم*بلند میشه بره
-بشین *داد
+چرا صدات رو بلند میکنی؟؟؟
-ببخشید
+این چه مدله بستی شبیه کاکل خروسه🤣
-راست میگی🤣
+بیا بهت یاد بدم چجوری باید بکنی
-باشه
و بهش یاد میده...
+اول یه تا قسمت کن بعد اینو از زیر ببر اینو از رو...

کوک ویو*
من بلد بودم موی یه دختر رو ببینیم ازونجایی که اونا وقتی بچه بود هروز موهاشو میبستم... ولی دلم میخواست یکم اذیتش کنم.... موهاش خیلی خوشبو بود... بوی قهوه.. ولی بیشتر شکلات شیرین... دلم میخواستم سرمو بکنم تو موهاش... موهاش نرم هم بود... یه حالت خاصی داشت که شبیه موج دریا بود
یه دریای بزرگ... قهوه ای روشن موهاش که برق میزد... دلم میخواست تو اون لحظه بغلش کنم.. کسی که باهاش حس دشمنی داشتم... نمیدونم چرا وقتی کنار این دخترم دیگه اون کوکی نیستم که میتونه راحت یه نفرو بکشه...
+کوک حواست کجاس؟؟
-ها من اینجام
+ته موهام رو هم بافتی دیگه نمونده
-اعاا اره انگار بافتم
+دستت درد نکنه
-خواهش بیبی
+ها؟؟
-هیچی *و از شونه هاش میگیره و سریع بیرونش میکنه
در رو بست
وای این چی بود من گفتم؟؟؟ چرا قلبم اینقد بی جنبس؟ اینم مثل بقیه دخترایی که برام ریختن..
ولی نه این متفاوته.. میتونه منو جذب خودش کنه تا جایی که یادم بره خودم کیم