part 6 دوراهی
part 6 دوراهی
_______________________
ادامه...
بعد ات دست سوریا رو ول کرد
رفت طبقه پایین
بعد از ۲ ساعت مهمونا رفتن
رفتم تو اتاقم یه نفس راحتتتتتت کشیدم روتین شبمو کردم
(پرش زمانی به فردا صبح)
ات ویو
پاشدم مثل همیشه کارامو انجام دادم و رفتم طبقه پایین صبحونه خوردم
رفتم مدرسه
پایان ویو
تو مدرسه یه پسر پیش تهیونگ بود اونم از یه مدرسه دیگه انتقالی گرفته بود ولی اصلا شبیه به دو تا دوست با هم حرف نمیزدن از یه نفر پرسیدم گفت
تهیونگ قبلا بهترین دوست جونگ کوک بود ولی اونا الان دشمنای خونی هم هستن
از این حرف خیلی کنجکاو شدم که بدونم چرا با هم دشمن شدن حالا ولش کن بعدا شاید فهمیدم
ولی انگار همه طرفدارشون بودن همونطور که بچه ها میگفتن جذاب ترین پسرای مدرسه ان ( باید اینطور باشه چی فک کردی ات)
بچه ها میگفتن این دو تا قبلا هم تو این مدرسه بودن...
________________________
در خماریییییی بمانید😈
ببخشید دیر شد
شرایط برای پارت بعد
۱۰ لایک
۱۰ کامنت
تا وقتی که شرایط ها کامل نشه پارت بعد رو نمیزارم
_______________________
ادامه...
بعد ات دست سوریا رو ول کرد
رفت طبقه پایین
بعد از ۲ ساعت مهمونا رفتن
رفتم تو اتاقم یه نفس راحتتتتتت کشیدم روتین شبمو کردم
(پرش زمانی به فردا صبح)
ات ویو
پاشدم مثل همیشه کارامو انجام دادم و رفتم طبقه پایین صبحونه خوردم
رفتم مدرسه
پایان ویو
تو مدرسه یه پسر پیش تهیونگ بود اونم از یه مدرسه دیگه انتقالی گرفته بود ولی اصلا شبیه به دو تا دوست با هم حرف نمیزدن از یه نفر پرسیدم گفت
تهیونگ قبلا بهترین دوست جونگ کوک بود ولی اونا الان دشمنای خونی هم هستن
از این حرف خیلی کنجکاو شدم که بدونم چرا با هم دشمن شدن حالا ولش کن بعدا شاید فهمیدم
ولی انگار همه طرفدارشون بودن همونطور که بچه ها میگفتن جذاب ترین پسرای مدرسه ان ( باید اینطور باشه چی فک کردی ات)
بچه ها میگفتن این دو تا قبلا هم تو این مدرسه بودن...
________________________
در خماریییییی بمانید😈
ببخشید دیر شد
شرایط برای پارت بعد
۱۰ لایک
۱۰ کامنت
تا وقتی که شرایط ها کامل نشه پارت بعد رو نمیزارم
۳.۳k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.