P10
P10
+ : رفتم پایه تخته و دستام داشت میلرزید ...
= خب این سوال و با این سوال حل کن من یه سر برم تا دفتر و بیام ...
+ استاد رفت و من موندم اون سوالای سخت ...
داشتم نگاشون میکردم که در باز شد و استاد برگشت دیدم که من هنوز جواب ندادم نگام کردو گفت
=: خانم ا/ت چرا هیچ کدوم رو جواب ندادین ؟؟
+ : استاد ببخشید من این در رو خوب متوجه نشدم معذرت میخوام ..):
= : عیبی نداره دخترم ( حالا اگه معلمای ما بود گهههههه خووورددیییییی بلد نیییستیییی)
= خب من برات توضیح میدم هرجاشو نفهمیدی بهم بگو (:
+ : چشم استاد
= : خب پس شد 23⁴+⁵2⅔=90¹⅞ فهمیدی ؟!
+ ب..بله استاد
= : من که میدونم نفهمیدی !
+ : یااا استاد خب سخته حق بدین دیگه
= خب باشه عیبی نداره الان نزدیکای زنگه من دیگه باید برم
+ : هعی باشه استاد
=: آقای جئون جونگکوک شما به خانم ا/ت توی درس ریاضی فصل ۵ کمک میکنید تا قوی بشه اینطوری شماهم نمره خواهید گرف
_ : چ...چشم.. اس..استاد
= بچه ها هفته بعد آزمون داریم خوب تمرین کنین روز خوبی داشته باشید ...!
+ : لپام سرررخ شده بود که قراره جونگ کوک بم درس یاد بده
_ : وااااااای یعنی من باهاش کار میکنم اخخخ جووووووون ولی وایسا ببینم من که نمیتونم باهاش باشم پس چرا ذوق میکنم ):
اینطوری نمیشه باید ازش متنفر باشمممممم اینطوری نمیتونمممممم ولی خیلی کیوته یاااااااااااااااااااااااااااا بسه دیگه جونگکوک
ویو ا/ت رفتم نشستم سر میزم با گوشیم رفتم تو اینستا تا زنگ بعدی
که دیدم سه تا سایه بزرگ افتاده بالا سرم
سرمو بالا کردم که دیدم جیمین و تهیونگ و شوگاعه
اولش تعجب کردم ولی با حالت پوکر گفتم
+ : فرمایش
شوگا : ا/ت ... ما یه عذر خواهی بهت بدهکاریم
تهیونگ و جیمین : راست میگه
جیمین : ما معذرت میخوایم اولین مدرسه باهات بد صحبت کردیم
مارو میبخشی ؟؟؟
+ : مونده بودم چی بگم باورم نمیشد
ا/ت : یاااا نیازی به معذرت خواهی نیست عیبی نداره (:
هرسه تاشون : وااااقااااا؟
ا/ت : عارره مگه چیه ؟؟
سه تاشون : هیچی (:
( # علامت جیمین @ علامت شوگا & علامت تهیونگ )
بلایکید ((((:🫧🖤🩷🎀
+ : رفتم پایه تخته و دستام داشت میلرزید ...
= خب این سوال و با این سوال حل کن من یه سر برم تا دفتر و بیام ...
+ استاد رفت و من موندم اون سوالای سخت ...
داشتم نگاشون میکردم که در باز شد و استاد برگشت دیدم که من هنوز جواب ندادم نگام کردو گفت
=: خانم ا/ت چرا هیچ کدوم رو جواب ندادین ؟؟
+ : استاد ببخشید من این در رو خوب متوجه نشدم معذرت میخوام ..):
= : عیبی نداره دخترم ( حالا اگه معلمای ما بود گهههههه خووورددیییییی بلد نیییستیییی)
= خب من برات توضیح میدم هرجاشو نفهمیدی بهم بگو (:
+ : چشم استاد
= : خب پس شد 23⁴+⁵2⅔=90¹⅞ فهمیدی ؟!
+ ب..بله استاد
= : من که میدونم نفهمیدی !
+ : یااا استاد خب سخته حق بدین دیگه
= خب باشه عیبی نداره الان نزدیکای زنگه من دیگه باید برم
+ : هعی باشه استاد
=: آقای جئون جونگکوک شما به خانم ا/ت توی درس ریاضی فصل ۵ کمک میکنید تا قوی بشه اینطوری شماهم نمره خواهید گرف
_ : چ...چشم.. اس..استاد
= بچه ها هفته بعد آزمون داریم خوب تمرین کنین روز خوبی داشته باشید ...!
+ : لپام سرررخ شده بود که قراره جونگ کوک بم درس یاد بده
_ : وااااااای یعنی من باهاش کار میکنم اخخخ جووووووون ولی وایسا ببینم من که نمیتونم باهاش باشم پس چرا ذوق میکنم ):
اینطوری نمیشه باید ازش متنفر باشمممممم اینطوری نمیتونمممممم ولی خیلی کیوته یاااااااااااااااااااااااااااا بسه دیگه جونگکوک
ویو ا/ت رفتم نشستم سر میزم با گوشیم رفتم تو اینستا تا زنگ بعدی
که دیدم سه تا سایه بزرگ افتاده بالا سرم
سرمو بالا کردم که دیدم جیمین و تهیونگ و شوگاعه
اولش تعجب کردم ولی با حالت پوکر گفتم
+ : فرمایش
شوگا : ا/ت ... ما یه عذر خواهی بهت بدهکاریم
تهیونگ و جیمین : راست میگه
جیمین : ما معذرت میخوایم اولین مدرسه باهات بد صحبت کردیم
مارو میبخشی ؟؟؟
+ : مونده بودم چی بگم باورم نمیشد
ا/ت : یاااا نیازی به معذرت خواهی نیست عیبی نداره (:
هرسه تاشون : وااااقااااا؟
ا/ت : عارره مگه چیه ؟؟
سه تاشون : هیچی (:
( # علامت جیمین @ علامت شوگا & علامت تهیونگ )
بلایکید ((((:🫧🖤🩷🎀
۷.۸k
۰۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.