بردگی سر قمار پارت ۲۱
تاريخ: ۱۵ مارس ۲۰۲۲
موضوع: پارت ۲۱بردگی سر قمار
رفت سمت اتاق اومدم جلوش بگیرم کنارم زد در اتاقو باز کرد ا.ت تو اتاق دید رفت سمتش سریع پتو زد کنار با بدن لخت و تخت خونی مواجع شد
اووخ حالا اینو کجای دلم بزارمممممم
عجوزه=هوی دختره تن لش هوی ک با پسر من ک زن داره میخابییی هاننن
تهیونگ=من هیچ زنی ندارممممممممم اینو صد بار گفتممم من تن به اون ازدواج لعنتیییی مسخرت نمیدممممممم
جادوگر=تو غلط میکنییییی پسررخیره سررررر سولدا همه چی دارهههه بعد تو با این هرزه میخابیییی
یه نگاه به ا.ت کردمم دیدم پتو کشیده روش داره گریه میکنه
تهیونگ=این هرزه ای ک میگی زنه منهههههه هرزه اون سولدا تون هس ک سنگشو به سینه نجست میزنیییی
جادوگر =هویییی ببین بچه تو با سولدا عروسییی میکنی نه با این مادر جنده خیابون...
ا.ت نزاشت بیشتر حرفش ادامه بده پتو پیچید دور بلند شد داد زد
ا.ت=خفه شووووو
یهتوگوشی جانانه بهش زد گفت
ا.ت=پیرزننن دفعه اخرت باشههه به مادر من فحش میدیییی مادر جنده خیابونییی اون ننته ک اینجوری تربیتت کرده هار شدییی
از عصبانیت داشت میمرد من میخندیدم ک ا.ت این تو پوزیوبهشزد خفه شد روبه من برگشت گف
جادوگر=روزیو میبینم به دستو پام بیفتی ک با سولدا عروسی کنیی
تهیونگ =تو خواب ببینی 😏
بعد گورشو گم کرد از عصبانیت 😹
ک یه دفعه ا.ت انگار سرش گیج رفت اومد بیفته. زمین گرفتمش پتو از دورش انداختم کنار
اوخخخ ک سیر نمیشم از این بدن یاد دیشب افتادم اوخ ک دلم خاص باز (برادر من انقدر میکنیش میمیره هاا. تهیونگ=تو حرف نزنی نمیگن لالیاا نویسنده=لال عمته گمشو سر نقشت )
ک یادم اومد دیشب تا حالا چقدر درد کشیده دلم سوخت ولش کردم
بلند شد لباساشوتو حموم پوشید
ایششش همچین این کارامیکنه انگار ندیدمش
ک یه دفعه هرچی در زدم دیدم بیرون نمیاد که....
اینم از این پارت لایک کامنت فراموش نشه 😹😂
شرط👇
هروقت دلم خاص پارت میزارممم😂😹
---
موضوع: پارت ۲۱بردگی سر قمار
رفت سمت اتاق اومدم جلوش بگیرم کنارم زد در اتاقو باز کرد ا.ت تو اتاق دید رفت سمتش سریع پتو زد کنار با بدن لخت و تخت خونی مواجع شد
اووخ حالا اینو کجای دلم بزارمممممم
عجوزه=هوی دختره تن لش هوی ک با پسر من ک زن داره میخابییی هاننن
تهیونگ=من هیچ زنی ندارممممممممم اینو صد بار گفتممم من تن به اون ازدواج لعنتیییی مسخرت نمیدممممممم
جادوگر=تو غلط میکنییییی پسررخیره سررررر سولدا همه چی دارهههه بعد تو با این هرزه میخابیییی
یه نگاه به ا.ت کردمم دیدم پتو کشیده روش داره گریه میکنه
تهیونگ=این هرزه ای ک میگی زنه منهههههه هرزه اون سولدا تون هس ک سنگشو به سینه نجست میزنیییی
جادوگر =هویییی ببین بچه تو با سولدا عروسییی میکنی نه با این مادر جنده خیابون...
ا.ت نزاشت بیشتر حرفش ادامه بده پتو پیچید دور بلند شد داد زد
ا.ت=خفه شووووو
یهتوگوشی جانانه بهش زد گفت
ا.ت=پیرزننن دفعه اخرت باشههه به مادر من فحش میدیییی مادر جنده خیابونییی اون ننته ک اینجوری تربیتت کرده هار شدییی
از عصبانیت داشت میمرد من میخندیدم ک ا.ت این تو پوزیوبهشزد خفه شد روبه من برگشت گف
جادوگر=روزیو میبینم به دستو پام بیفتی ک با سولدا عروسی کنیی
تهیونگ =تو خواب ببینی 😏
بعد گورشو گم کرد از عصبانیت 😹
ک یه دفعه ا.ت انگار سرش گیج رفت اومد بیفته. زمین گرفتمش پتو از دورش انداختم کنار
اوخخخ ک سیر نمیشم از این بدن یاد دیشب افتادم اوخ ک دلم خاص باز (برادر من انقدر میکنیش میمیره هاا. تهیونگ=تو حرف نزنی نمیگن لالیاا نویسنده=لال عمته گمشو سر نقشت )
ک یادم اومد دیشب تا حالا چقدر درد کشیده دلم سوخت ولش کردم
بلند شد لباساشوتو حموم پوشید
ایششش همچین این کارامیکنه انگار ندیدمش
ک یه دفعه هرچی در زدم دیدم بیرون نمیاد که....
اینم از این پارت لایک کامنت فراموش نشه 😹😂
شرط👇
هروقت دلم خاص پارت میزارممم😂😹
---
۳۴.۸k
۲۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۹۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.