عشق من~ p13~
*پرش زمانی به رفتن پیش کوک*
*ویو کوک*
داشتم از دوری ا.ت گریه میکردم که یهو زنگ خونه خورد،سریع اشکامو پاک کردم و رفتم سمت در ، انقد هول کرده بودم که اصن نپرسیدم کیه ، درو باز کردم که دیدم زنی حامله با موهای هایلایت رنگ مورد علاقه ی من اومد جلوی در ، نشناختمش .
ا.ت :سلام عشقم
ا.ت :عزیزم به بابایی سلام کن (آخه توی شکمت چطوری سلام کنه 😶)
کوک :س سلام ا.ت (ذوق مرگ)
اومد که ا.تو بغل کنه که ا.ت جلوشو گرفت
کوک:چرا نمیزاری بغلت کنم🥺
ا.ت اومد تو .
ا.ت: خب از اونجایی که منو محکم بغل میکنی بچم لح میشه .
کوک یه بوسه ی عمیق روی لبای ا.ت گذاشت و لباشو ول کرد
کوک:چی هوس کردی برات بخرم 💜
ا.ت :بستنی، ماهی، کیک، پیتزا، سوشی ، نودل
کوک:شکمو ی من 😊😊😊💜💜💜
ا.ت : بخر دیگهههه
کوک:باشه 😊😅
ا.ت: میسی(کیوت)
کوک: بچم چند ماهشه ؟
ا.ت:اولن که بچمون . دومن اینکه ۷ ماهشه
کوک: لحظه شماری میکنم برای به دنیا اومدنش
ا.ت:منم همینطور
کوک:ا.ت جونم بریم رستوران ؟
ا.ت :بریم عشقم
*ویو کوک*
داشتم از دوری ا.ت گریه میکردم که یهو زنگ خونه خورد،سریع اشکامو پاک کردم و رفتم سمت در ، انقد هول کرده بودم که اصن نپرسیدم کیه ، درو باز کردم که دیدم زنی حامله با موهای هایلایت رنگ مورد علاقه ی من اومد جلوی در ، نشناختمش .
ا.ت :سلام عشقم
ا.ت :عزیزم به بابایی سلام کن (آخه توی شکمت چطوری سلام کنه 😶)
کوک :س سلام ا.ت (ذوق مرگ)
اومد که ا.تو بغل کنه که ا.ت جلوشو گرفت
کوک:چرا نمیزاری بغلت کنم🥺
ا.ت اومد تو .
ا.ت: خب از اونجایی که منو محکم بغل میکنی بچم لح میشه .
کوک یه بوسه ی عمیق روی لبای ا.ت گذاشت و لباشو ول کرد
کوک:چی هوس کردی برات بخرم 💜
ا.ت :بستنی، ماهی، کیک، پیتزا، سوشی ، نودل
کوک:شکمو ی من 😊😊😊💜💜💜
ا.ت : بخر دیگهههه
کوک:باشه 😊😅
ا.ت: میسی(کیوت)
کوک: بچم چند ماهشه ؟
ا.ت:اولن که بچمون . دومن اینکه ۷ ماهشه
کوک: لحظه شماری میکنم برای به دنیا اومدنش
ا.ت:منم همینطور
کوک:ا.ت جونم بریم رستوران ؟
ا.ت :بریم عشقم
۳.۱k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.