Soul a Paris ⛓🖤🚬 part 3

نفری یه اسب برداشتیم رفتیم سمت برج ایفل
کمکت کنم پیاده شی = تهیونگ
اگه میشه لطفا = ته مو
کمکم کرد پیاده شم رفتیم طبقه آخر برج ایفل خیلی بلند بود
بیا نزدیک تر چرا انقد دور وایستادی = تهیونگ
اخه می یوفتیم = ته مو
نه بابا هواسم هس = تهیونگ
راستش یه کاری میخوام بکنم = تهیونگ
اومد جلو موهامو داد بالا یه گردنبند گذاشت تو گردنم
بهت میاد = تهیونگ
اما تو که کادوی تولدمو دادی دست خدمت کارا بزارن تو اتاقم
این فرق داره این مارو از هم جدا نمی کنه تا ابد تا صد سال دیگه با همیم = تهیونگ
ینی ما صد سال دیگه زنده ایم‌= ته مو
اره پ چی = تهیونگ
اجازه ی یه کاری رو دارم = تهیونگ
چه کاریو = ته مو
اومد جلو کمرمو گرفت آروم لبمو میک زد
بدت اومد = تهیونگ
هوم = ته مو
فک نکنم = تهیونگ
اهوم = ته مو
خوشت اومد پ = تهیونگ
اهوم = ته مو
بیا نزدیک تر = تهیونگ
از این نزدیک تر می یوفتی پایین که = ته مو
نه بابا هنو جا داره = تهیونگ
رفتم لبه اون پشتش به پرت گاه بود روبه من بود ساعت ۸ بود دیگه شرو کردن به فش فشه ترکوندن تو آسمون
تهیونگ اونجا رو = ته مو
کجا = تهیونگ
تا بر گشت




















































بسوز 😁😁😁