سینا : بعد از پوشیدن شلوار از اتاق بیرون اومدم
سینا : بعد از پوشیدن شلوار از اتاق بیرون اومدم
یک ساعت دیگه کلاس داشت سمت اتاق استراحت رفت که پلاگ لرزید باورش نمیشد این از پلاگ قبلی کوچیکتر بود اما اینکه برقی هوف بیخیال خوردن کیک شد و برای خودش چای ریخت
مرصاد: بیا تو
سینا: ام قربان
مرصاد: چی می خوای
درو بست و کنار مرصاد وایساد
سینا : من چند دقیقه کلاس دارم می خواستم اگر بشه پ
مرصاد: نه
سینا : اما
مرصاد : بهتر نیست بری سر کلاست
سینا : ا آه درست میگین با اجازه
تا آخر کلاس چیزی متوجه نشد پلاگ روی دور تند بود و تا می خواست به ارگاسم برسه چستی روی عضوش خودی نشون میداد تقریبا اخرای کلاس بود که مرصاد و هاکان اومدن داخل و شروع به توضیح جامعی از ماموریت کردن
مرصاد: همه تعجب کرده بودن حق داشتن سینا خیلی زود داشت برای همچین ماموریتی انتخاب میشد
هاکان : باز هم میگم افراد داخل این ماموریت احتمالی هستند ممکنه تا روز ماموریت عوض بشن سینا ریاحی بیا پایین
یک ساعت دیگه کلاس داشت سمت اتاق استراحت رفت که پلاگ لرزید باورش نمیشد این از پلاگ قبلی کوچیکتر بود اما اینکه برقی هوف بیخیال خوردن کیک شد و برای خودش چای ریخت
مرصاد: بیا تو
سینا: ام قربان
مرصاد: چی می خوای
درو بست و کنار مرصاد وایساد
سینا : من چند دقیقه کلاس دارم می خواستم اگر بشه پ
مرصاد: نه
سینا : اما
مرصاد : بهتر نیست بری سر کلاست
سینا : ا آه درست میگین با اجازه
تا آخر کلاس چیزی متوجه نشد پلاگ روی دور تند بود و تا می خواست به ارگاسم برسه چستی روی عضوش خودی نشون میداد تقریبا اخرای کلاس بود که مرصاد و هاکان اومدن داخل و شروع به توضیح جامعی از ماموریت کردن
مرصاد: همه تعجب کرده بودن حق داشتن سینا خیلی زود داشت برای همچین ماموریتی انتخاب میشد
هاکان : باز هم میگم افراد داخل این ماموریت احتمالی هستند ممکنه تا روز ماموریت عوض بشن سینا ریاحی بیا پایین
۴.۴k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.