مثل گذشته
ته:خب ساعت ۸ صبحه بهتره بخوابیم تا عصر بریم بیرون
+اره
&خب من میرم کف بازی بعد میخوابم
+صب کن منم مبام
ته:عههه میخواین چیکار کنین ها
&+کف بازییی
منو لاریس باهم رفتیم توی وان کف بازی میکردم که ته و کوک وارد شدن
ته:اووو خوشگلا
چون تا زیر ترقوه تو کف بودیم یکم خجالت کشیدم
+یااا تهیونگا برو بیرون
&اره برید بیرون ما کار داریم
_باشه بابا نخواستیم
ته:چیکار دارین هومم؟
+اوفففف
رفتن بیرون
۲۰ مین بعد
+لاری من قوابم میاد
&بیا بریم بخوابیم
+حوله ام رو از ت ساکم میاری
&نمیدونم کجاس
+به کوک بگو
****
_بیب؟
+هوم
_بیا حولت
رفتم جلوی در که دیدم جونگکوک وایستاده و دستاشو باز کرده و حوله رو گرفته منم رفتم بغلش دستاشو با حوله دور کمرم حلقه کرد
+بس کن
_اوک
+برو بیرون
_نمیخوام
+کوکک میخوام لباس بپوشم
_بپوش
+باشه
رفتم یه گوشه و به کوک پشت کردم حوله رو از دورم انداختم میتونستم نگاه های سنگین کوک رو روی بدنم حس کنم و لباس خوابم رو که از قبل اماده کرده بودمو پوشیدم[عکسش رو میذارم]
بی محل به کوک رفتم بیرون لاریس ته خوابیده بودن منم رفتم روی تخت که کوک اومد
_بیبی
+من بیبی نیستم
_هستی
+کوکک من بیبی نیستم ۱۹ سالمه
_برای من کوچیکی
+اصن قهر
_باشه بیب ببخشید
از پشت بغلم کرد و داشتم به این موضوع فکر میکردم که خواب رفتم
*******
با خیسی روی گردنم از خواب بیدار شدم
دیدم کوک سرشو کرده ت گردنم و داره بوسم میکنه
+اخ...کوک بس کن
_اومم خوشگلم
+مبخوام بلند شم
_بلندشو
از تخت بلند شدم لاریس هنوز خواب بود ته هم نبود دوباره دراز کشیدم
_ا.ت
+جانم
_من دوست دارم کل عمدم رو با تو بگذرونم
+خب میگذرونی
_دوست دارم مال من باشی
+نیستم؟
_هستی اما دوست دارم لحضه به لحضه زندگیم با تو باشم
+اوفف کوک
_ا.ت کی ازدواج میکنم؟
_________________________
اسلاید دوم لباس خواب ا.ت
+اره
&خب من میرم کف بازی بعد میخوابم
+صب کن منم مبام
ته:عههه میخواین چیکار کنین ها
&+کف بازییی
منو لاریس باهم رفتیم توی وان کف بازی میکردم که ته و کوک وارد شدن
ته:اووو خوشگلا
چون تا زیر ترقوه تو کف بودیم یکم خجالت کشیدم
+یااا تهیونگا برو بیرون
&اره برید بیرون ما کار داریم
_باشه بابا نخواستیم
ته:چیکار دارین هومم؟
+اوفففف
رفتن بیرون
۲۰ مین بعد
+لاری من قوابم میاد
&بیا بریم بخوابیم
+حوله ام رو از ت ساکم میاری
&نمیدونم کجاس
+به کوک بگو
****
_بیب؟
+هوم
_بیا حولت
رفتم جلوی در که دیدم جونگکوک وایستاده و دستاشو باز کرده و حوله رو گرفته منم رفتم بغلش دستاشو با حوله دور کمرم حلقه کرد
+بس کن
_اوک
+برو بیرون
_نمیخوام
+کوکک میخوام لباس بپوشم
_بپوش
+باشه
رفتم یه گوشه و به کوک پشت کردم حوله رو از دورم انداختم میتونستم نگاه های سنگین کوک رو روی بدنم حس کنم و لباس خوابم رو که از قبل اماده کرده بودمو پوشیدم[عکسش رو میذارم]
بی محل به کوک رفتم بیرون لاریس ته خوابیده بودن منم رفتم روی تخت که کوک اومد
_بیبی
+من بیبی نیستم
_هستی
+کوکک من بیبی نیستم ۱۹ سالمه
_برای من کوچیکی
+اصن قهر
_باشه بیب ببخشید
از پشت بغلم کرد و داشتم به این موضوع فکر میکردم که خواب رفتم
*******
با خیسی روی گردنم از خواب بیدار شدم
دیدم کوک سرشو کرده ت گردنم و داره بوسم میکنه
+اخ...کوک بس کن
_اومم خوشگلم
+مبخوام بلند شم
_بلندشو
از تخت بلند شدم لاریس هنوز خواب بود ته هم نبود دوباره دراز کشیدم
_ا.ت
+جانم
_من دوست دارم کل عمدم رو با تو بگذرونم
+خب میگذرونی
_دوست دارم مال من باشی
+نیستم؟
_هستی اما دوست دارم لحضه به لحضه زندگیم با تو باشم
+اوفف کوک
_ا.ت کی ازدواج میکنم؟
_________________________
اسلاید دوم لباس خواب ا.ت
۱۵.۳k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.