p13🌚
p13🌚
ا.ت:بامزه اونم من نه بابا
جیمین:اره خیلی هم هستی .. خب الان دوست داری چیکار کنیم خوشگل خانم
ا.ت:نمی دونم ..تو بگو
جیمین :تو چی دوست داری من انجام میدم
ا.ت:«در حال لود شدن برای اینکه چی بگه» آها فهمیدم طراحی بکشیم «با ذوق»
جیمین:باشه هرچی تو بگی .. آها راستی داشت یادم میرفت وقتی دیشب داشتی
موهای صورتیتو اتو میکردی من دفتر طراحی تو رو آوردم چون میدونستم میگی طراحی بکشیم .. ببین چه جنتلمنی داری 😎
ا.ت:اره خیلی جنتلمنی «با ذوق نگاه کردن به جیمین»
جیمین:پرنسس اینطوری نگاه نکن می خورمتا ..پاشو برو دفتر تو بیار بیب
ا.ت: ok
چند مین بعد
جیمین :اول بده ببینم چیا کشیدی
......وایی چه طراحی های خانوم پر استعداد🙃😉
(بچه ها طراحی ها ا.ت رو میزارم براتون)
ا.ت :شروع کنیم
جیمین:Yes
بعد چند مین
ا.ت:تموم رفت ...ولی باحال شد
جیمین:ماله منم تموم شد ...خیلی خوشگل شد شبیه فرشته ها شد همیشه
نگه می دارمش ... تو چی کشیدی
ا.ت : مطمعنی می خوای ببینی
جیمین:اره
«ا.ت طراحی رو نشون داد »
جیمین :منو کشیدی البته جای تعجب ندارد منم تو رو کشیدم
برای همین دوسش دارم قابش میکنم میزنم به اتاقم «بوسیدن لپ ا.ت »
ا.ت:اره منم ماله خودمو دوست دارم اینو جدا از کار کشیدن البته توی ذهنم «بوسیدن شونه ی جیمین »
جیمین:آفرین به تو بیبی نازه من 😍
ا.ت:جیمین
جیمین:جان
ا.ت:نورا و کوک چیکار میکنن
جیمین:نمی دونم اونام با همن دارن یه کارایی می کنن دیگه
جیمین:ولی امیدوارم کوک کاری دست نورا نده 😅😈
ا.ت:بیشعور 😂🤣
«جر خوردن از خنده »
جیمین:والا 😂 این کوکی که من میشناسم زود دست به کار میشه 😂🤣
ا.ت:آخ مامان دلم «جررررر خورد دیگه »
جیمین :نه خدا وکیلی فرض کن نورا با حالت بد و دل درد بر گرده چون کوک یادش رفته بهش مسکن بده 😂🤣
«با خنده زیاد »
جیمین:بعد فردا ۵قلو حامله باشه 🤣🤣
«با خنده ی زیاد »
ا.ت :«بنده خدا مرد از خنده »
بچه ها همین قدر تونستم بزارم
لایک کنید و کامنت 🌚🖤🌑💜
ا.ت:بامزه اونم من نه بابا
جیمین:اره خیلی هم هستی .. خب الان دوست داری چیکار کنیم خوشگل خانم
ا.ت:نمی دونم ..تو بگو
جیمین :تو چی دوست داری من انجام میدم
ا.ت:«در حال لود شدن برای اینکه چی بگه» آها فهمیدم طراحی بکشیم «با ذوق»
جیمین:باشه هرچی تو بگی .. آها راستی داشت یادم میرفت وقتی دیشب داشتی
موهای صورتیتو اتو میکردی من دفتر طراحی تو رو آوردم چون میدونستم میگی طراحی بکشیم .. ببین چه جنتلمنی داری 😎
ا.ت:اره خیلی جنتلمنی «با ذوق نگاه کردن به جیمین»
جیمین:پرنسس اینطوری نگاه نکن می خورمتا ..پاشو برو دفتر تو بیار بیب
ا.ت: ok
چند مین بعد
جیمین :اول بده ببینم چیا کشیدی
......وایی چه طراحی های خانوم پر استعداد🙃😉
(بچه ها طراحی ها ا.ت رو میزارم براتون)
ا.ت :شروع کنیم
جیمین:Yes
بعد چند مین
ا.ت:تموم رفت ...ولی باحال شد
جیمین:ماله منم تموم شد ...خیلی خوشگل شد شبیه فرشته ها شد همیشه
نگه می دارمش ... تو چی کشیدی
ا.ت : مطمعنی می خوای ببینی
جیمین:اره
«ا.ت طراحی رو نشون داد »
جیمین :منو کشیدی البته جای تعجب ندارد منم تو رو کشیدم
برای همین دوسش دارم قابش میکنم میزنم به اتاقم «بوسیدن لپ ا.ت »
ا.ت:اره منم ماله خودمو دوست دارم اینو جدا از کار کشیدن البته توی ذهنم «بوسیدن شونه ی جیمین »
جیمین:آفرین به تو بیبی نازه من 😍
ا.ت:جیمین
جیمین:جان
ا.ت:نورا و کوک چیکار میکنن
جیمین:نمی دونم اونام با همن دارن یه کارایی می کنن دیگه
جیمین:ولی امیدوارم کوک کاری دست نورا نده 😅😈
ا.ت:بیشعور 😂🤣
«جر خوردن از خنده »
جیمین:والا 😂 این کوکی که من میشناسم زود دست به کار میشه 😂🤣
ا.ت:آخ مامان دلم «جررررر خورد دیگه »
جیمین :نه خدا وکیلی فرض کن نورا با حالت بد و دل درد بر گرده چون کوک یادش رفته بهش مسکن بده 😂🤣
«با خنده زیاد »
جیمین:بعد فردا ۵قلو حامله باشه 🤣🤣
«با خنده ی زیاد »
ا.ت :«بنده خدا مرد از خنده »
بچه ها همین قدر تونستم بزارم
لایک کنید و کامنت 🌚🖤🌑💜
۶.۳k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.