عشق ناخواسته Part. 19
جانگ شین ـ فکر کردی خودت به تنهایی می تونی منو شکست بدی
هوسوک ـ کی گفته من تنها اومدم
و یه دفعه دایون از پشت اومد و با یه چوب زد توی سر جانگ شین تا بیهوش بشه بعدش هم اونو با ون مشکی بردن به اتاق شکنحه و به پدر هاشون هم گفتن که بیان
هوسوک ـ فکر کردی ما میزاریم به همین راحتی در بری ها
ما چندین روز تو رو زیر نظر داشتیم و میدونستیم که تو چیکار می کنی و از بهترین فرصت استفاده کردیم و تو رو به دام انداختیم
دایون ـ البته کار راحتی هم نبود ولی دیگه ما دونفریم و تو یه نفر حالا هم باید تقاض مرگ مادرامون رو بدی اونم با جون خودت و می خوام خودم زیر شکنجه بکشمت
جانگ شین ـ فکر کردین من به. همین راحتی ها میمیرم من قوی تر از این حرفا هم من حتی از بهترین زندان فرار کرذم
دایون ـ زر مفت نزن خفه می شی یا زبونت رو همینجا از حلقت بکشم بیرون
جانگ شین ـ جرعتش رو نداری
دایون ـ همون جور که همیشه میگم منو با دخترای ترسو ی اطرافتون مقایسه نکنید حالا خفه نیشه یا خفت کنو (داد)
و یه میله ی داغ رو گذاشت روی پیشونیش
و بعدش با شلاق شروع به زدنش کرد
هوسوک ـ کی گفته من تنها اومدم
و یه دفعه دایون از پشت اومد و با یه چوب زد توی سر جانگ شین تا بیهوش بشه بعدش هم اونو با ون مشکی بردن به اتاق شکنحه و به پدر هاشون هم گفتن که بیان
هوسوک ـ فکر کردی ما میزاریم به همین راحتی در بری ها
ما چندین روز تو رو زیر نظر داشتیم و میدونستیم که تو چیکار می کنی و از بهترین فرصت استفاده کردیم و تو رو به دام انداختیم
دایون ـ البته کار راحتی هم نبود ولی دیگه ما دونفریم و تو یه نفر حالا هم باید تقاض مرگ مادرامون رو بدی اونم با جون خودت و می خوام خودم زیر شکنجه بکشمت
جانگ شین ـ فکر کردین من به. همین راحتی ها میمیرم من قوی تر از این حرفا هم من حتی از بهترین زندان فرار کرذم
دایون ـ زر مفت نزن خفه می شی یا زبونت رو همینجا از حلقت بکشم بیرون
جانگ شین ـ جرعتش رو نداری
دایون ـ همون جور که همیشه میگم منو با دخترای ترسو ی اطرافتون مقایسه نکنید حالا خفه نیشه یا خفت کنو (داد)
و یه میله ی داغ رو گذاشت روی پیشونیش
و بعدش با شلاق شروع به زدنش کرد
۶.۹k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.