🫧ترجمه نامه ی نامجون؛💘
🫧ترجمه نامهی نامجون؛💘
"سلام دوستان عزیزم بالاخره اون روز فرا رسید. احساس می کنم چیزهای زیادی برای گفتن دارم که در سرم شناور بودند، اما حالا که اینجا هستم، نمی تونم اونا رو از دهنم بیرون کنم. من خیلی خوشحال بودم که توانستم در ده سال گذشته به عنوان عضو BTS زندگی کنم. من همیشه این را گفته ام، اما پایان یک شروع دیگر است! شک ندارم که با گذشتن از آن اتفاق خوبی در انتظار ما خواهد بود. سوکجین و هوسوک که اول باید این بار را تحمل میکردند، باید خیلی سختتر از ما که دنبالش بودیم، سپری میکردند. دیدن آنها که اینقدر شجاعانه و خوب انجام می دهند، با وجود اینکه دیر شده است، جسارت بیشتری به من می دهد. من معتقدم که این 18 ماه، که ممکن است طولانی یا کوتاه باشد، زمان الهامات و یادگیری ناآشنا و جدید برای همه ما خواهد بود. میتواند ترسناک و ترسناک باشد، اما آیا چیزی آرامشبخشتر از دانستن این موضوع وجود دارد که در آن زمان مبهم چیزی برای انتظار و چشم انتظاری دارید؟ شاید کار من باشد، اما احتمالاً عشق شماست. کسی بودن که دیگران می توانند او را به خاطر بسپارند و منتظر او باشند، ممکن است گاهی اوقات تنها و تنها باشد، اما احساس می کنم از قبل با آن عشق پر شده ام. امیدوارم بتوانم برای شما همچین آدمی باشم. زمان، عشق و اخلاص ما بیش از کلمات بی شماری که در گوش ما می ماند، از آینده ما خبر می دهد. همیشه دوست داشتم کسی باشم که کنارت باشه حتی وقتی کنارم نبودی. امیدوارم زندگی هر کداممان را در جای خودمان سخت بگذرانیم و وقتی برمی گردیم لبخندی درخشان و غیررسمی تر و پر از دل و جان داشته باشیم. سلام و درود برای مدتی! وقتی برگشتم دوباره سلام می کنم تا هر جا و هر زمان که هستیم خودمان باشیم! در آینده می بینمت. من تو رو خیلی دوست دارم. به امید رسیدن حتی اندک به شما
- نامجون".
🫧ترجمه نامهی نامجون؛💘
"سلام دوستان عزیزم بالاخره اون روز فرا رسید. احساس می کنم چیزهای زیادی برای گفتن دارم که در سرم شناور بودند، اما حالا که اینجا هستم، نمی تونم اونا رو از دهنم بیرون کنم. من خیلی خوشحال بودم که توانستم در ده سال گذشته به عنوان عضو BTS زندگی کنم. من همیشه این را گفته ام، اما پایان یک شروع دیگر است! شک ندارم که با گذشتن از آن اتفاق خوبی در انتظار ما خواهد بود. سوکجین و هوسوک که اول باید این بار را تحمل میکردند، باید خیلی سختتر از ما که دنبالش بودیم، سپری میکردند. دیدن آنها که اینقدر شجاعانه و خوب انجام می دهند، با وجود اینکه دیر شده است، جسارت بیشتری به من می دهد. من معتقدم که این 18 ماه، که ممکن است طولانی یا کوتاه باشد، زمان الهامات و یادگیری ناآشنا و جدید برای همه ما خواهد بود. میتواند ترسناک و ترسناک باشد، اما آیا چیزی آرامشبخشتر از دانستن این موضوع وجود دارد که در آن زمان مبهم چیزی برای انتظار و چشم انتظاری دارید؟ شاید کار من باشد، اما احتمالاً عشق شماست. کسی بودن که دیگران می توانند او را به خاطر بسپارند و منتظر او باشند، ممکن است گاهی اوقات تنها و تنها باشد، اما احساس می کنم از قبل با آن عشق پر شده ام. امیدوارم بتوانم برای شما همچین آدمی باشم. زمان، عشق و اخلاص ما بیش از کلمات بی شماری که در گوش ما می ماند، از آینده ما خبر می دهد. همیشه دوست داشتم کسی باشم که کنارت باشه حتی وقتی کنارم نبودی. امیدوارم زندگی هر کداممان را در جای خودمان سخت بگذرانیم و وقتی برمی گردیم لبخندی درخشان و غیررسمی تر و پر از دل و جان داشته باشیم. سلام و درود برای مدتی! وقتی برگشتم دوباره سلام می کنم تا هر جا و هر زمان که هستیم خودمان باشیم! در آینده می بینمت. من تو رو خیلی دوست دارم. به امید رسیدن حتی اندک به شما
- نامجون".
۲.۵k
۱۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.