بسم اعظم الله
#بسم_اعظم_الله
******************************************************************************************************************************************
#بِسْمِ
لفظ باء در بِسْمِ الله یا برای الصاق (چسباندن) میباشد به اعتبار اینکه ابتداي خواندن قرآن به اسم الله متصل است
یا باء مصاحبت به معنی همراهی است
یا باء استعانت به معنی یاري جوئی است
یا باء سببّیت، به معنی علت و سبب است
در این آیه فعل متعلّق حذف شده است (باء حرف جر، و مجرور است. باید جار و مجرور متعلّق به فعلی باشد که در اینجا آن فعل حذف شده است)
ممکن است آن فعل متعلّق به مادۀ ابتدا باشد(ابتدا باسم الله...) یعنی به نام الله آغاز میکنم
یا از مادۀ فعلی باشد که بعد از بسم الله واقع شده است مانند (أقرأ «می خوانم» و أقوم «می ایستم» و أقعد «می نشینم» و أدخل «داخل می شوم» و أخرج «بیرون می آیم»)
یا از مادۀ «أسم» (نشانه گذاردن) باشد
که در واقع می گوئیم «أسم نفسی بسمۀ من سمات الله» یعنی(خود را به نشانه ای از نشانه های الله علامت «مهر» میگذارم(که همان عبادت می باشد)_و یا چنین معنی میدهد(یا الله، داغ و نشان تو را دارم و بدان شادم)) که این فرموده از امام رضا علیه السلام روایت شده است، و از امام پرسیده شد که «السمۀ» چیست؟
فرمود : علامت، یعنی، نشانه است.
کلمۀ «اسم» به کسر همزۀ وصل و یا ضمّ همزه و نیز کلمۀ «سمّ و سما» که به هر سه حرکت سین خوانده شده و از «سموّ» به معنی بلندی و رفعت ،یا از «وسم» یا «سِمَت» به معنی داغ(نشان،علامت) مشتق شده است و آنچه در فرموده امام رضا علیه السلام آمد، دلیل بر این سخن است
******************************************************************************************************************************************
#بِسْمِ
لفظ باء در بِسْمِ الله یا برای الصاق (چسباندن) میباشد به اعتبار اینکه ابتداي خواندن قرآن به اسم الله متصل است
یا باء مصاحبت به معنی همراهی است
یا باء استعانت به معنی یاري جوئی است
یا باء سببّیت، به معنی علت و سبب است
در این آیه فعل متعلّق حذف شده است (باء حرف جر، و مجرور است. باید جار و مجرور متعلّق به فعلی باشد که در اینجا آن فعل حذف شده است)
ممکن است آن فعل متعلّق به مادۀ ابتدا باشد(ابتدا باسم الله...) یعنی به نام الله آغاز میکنم
یا از مادۀ فعلی باشد که بعد از بسم الله واقع شده است مانند (أقرأ «می خوانم» و أقوم «می ایستم» و أقعد «می نشینم» و أدخل «داخل می شوم» و أخرج «بیرون می آیم»)
یا از مادۀ «أسم» (نشانه گذاردن) باشد
که در واقع می گوئیم «أسم نفسی بسمۀ من سمات الله» یعنی(خود را به نشانه ای از نشانه های الله علامت «مهر» میگذارم(که همان عبادت می باشد)_و یا چنین معنی میدهد(یا الله، داغ و نشان تو را دارم و بدان شادم)) که این فرموده از امام رضا علیه السلام روایت شده است، و از امام پرسیده شد که «السمۀ» چیست؟
فرمود : علامت، یعنی، نشانه است.
کلمۀ «اسم» به کسر همزۀ وصل و یا ضمّ همزه و نیز کلمۀ «سمّ و سما» که به هر سه حرکت سین خوانده شده و از «سموّ» به معنی بلندی و رفعت ،یا از «وسم» یا «سِمَت» به معنی داغ(نشان،علامت) مشتق شده است و آنچه در فرموده امام رضا علیه السلام آمد، دلیل بر این سخن است
۲۷۶
۲۶ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.