فیک تهیونگ پارت 22
خ
از زبان ا/ت
گفتم: پس من روی کاناپه میخوابم
رفتم و خوابیدم
صبح
از زبان ا/ت
بیدار شدم و رفتم پایین یه چیزی خوردم و اومدم بالا
گوشیم رو برداشتم و داشتم باهاش بازی میکردم که تهیونگ بیدار شد و گفت: حاضر شو بریم شرکت
گفتم: بزار بیدار بشی
تهیونگ رفت بیرون و لباسم رو پوشیدم
رفتم پایین و سوار ماشین شدیم
۴۰ دقیقه بعد
از زبان ا/ت
رسیدیم شرکت و گفتم: من الان چی کار کنم؟
تهیونگ گفت: از اونجایی که هر روز قراره همراهم بیای بیا داخل اتاقم فرم رو پر کن که عضو شرکت بشی
گفتم: جدااا ؟
گفت : اره ؛ ولی برگه ها دسته هوسوک هست
گفتم: من میرم میگیرم
گفت: مگه اتاقش رو بلدی ؟
گفتم: اره بلدم
رفتم اتاق هوپی و در زدم در رو باز کرد و گفت: ا/ت خانم از این طرفا چیزی میخواستی ؟
گفتم: سلام تهیونگ گفت برگه های استخدام پیش تو هست اون م یکی بگیرم
گفت: عه کارکن جدید داریم کی هست حالا
گفتم: من
گفت: شوخی میکنی ؟
گفتم: نه تهیونگ گفت از اونجایی که هرروز قراره بیام حداقل بیکار نباشم
برگه هارو گرفتم و رفتم اتاق تهیونگ
برگه ها و پر کردم و دادم بهش
گفتم: خب کجا باید کار کنم ؟
گفت: تو بخش پشتیبانی و عملیات هستی البته فقط وقتی که خودم هم میام عملیات اجازه داری بری
گفتم: چشم آقای غیرتی
گفت: اتاق تو با نامجون و جونگ کوک یکی هست
گفتم: حالا کجا هست اتاق ؟
گفت: طبقه ی سوم ؛ از خانومی که اونجاست بپرس اگر هم گفت شما کی هستید بگو همسر آقای کیم و عضو جدید بخش عملیات و پشتیبانی
گفتم: باشه من رفتم
رفتم طبقه ی سوم و اون خانومه ازم سوال کرد و جواب دادم و رفتم دم اتاق
از زبان ا/ت
گفتم: پس من روی کاناپه میخوابم
رفتم و خوابیدم
صبح
از زبان ا/ت
بیدار شدم و رفتم پایین یه چیزی خوردم و اومدم بالا
گوشیم رو برداشتم و داشتم باهاش بازی میکردم که تهیونگ بیدار شد و گفت: حاضر شو بریم شرکت
گفتم: بزار بیدار بشی
تهیونگ رفت بیرون و لباسم رو پوشیدم
رفتم پایین و سوار ماشین شدیم
۴۰ دقیقه بعد
از زبان ا/ت
رسیدیم شرکت و گفتم: من الان چی کار کنم؟
تهیونگ گفت: از اونجایی که هر روز قراره همراهم بیای بیا داخل اتاقم فرم رو پر کن که عضو شرکت بشی
گفتم: جدااا ؟
گفت : اره ؛ ولی برگه ها دسته هوسوک هست
گفتم: من میرم میگیرم
گفت: مگه اتاقش رو بلدی ؟
گفتم: اره بلدم
رفتم اتاق هوپی و در زدم در رو باز کرد و گفت: ا/ت خانم از این طرفا چیزی میخواستی ؟
گفتم: سلام تهیونگ گفت برگه های استخدام پیش تو هست اون م یکی بگیرم
گفت: عه کارکن جدید داریم کی هست حالا
گفتم: من
گفت: شوخی میکنی ؟
گفتم: نه تهیونگ گفت از اونجایی که هرروز قراره بیام حداقل بیکار نباشم
برگه هارو گرفتم و رفتم اتاق تهیونگ
برگه ها و پر کردم و دادم بهش
گفتم: خب کجا باید کار کنم ؟
گفت: تو بخش پشتیبانی و عملیات هستی البته فقط وقتی که خودم هم میام عملیات اجازه داری بری
گفتم: چشم آقای غیرتی
گفت: اتاق تو با نامجون و جونگ کوک یکی هست
گفتم: حالا کجا هست اتاق ؟
گفت: طبقه ی سوم ؛ از خانومی که اونجاست بپرس اگر هم گفت شما کی هستید بگو همسر آقای کیم و عضو جدید بخش عملیات و پشتیبانی
گفتم: باشه من رفتم
رفتم طبقه ی سوم و اون خانومه ازم سوال کرد و جواب دادم و رفتم دم اتاق
۶.۰k
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.