ببخشید دیر گذاشتم سرم خیلی شلوغ بود عیدتونم مبارک
( صبح ساعت 7)( از دید راوی) تاعو توی راهروی اتاقا:بلند شین میخوایم جشن بگیریم .....بلند شین .کریس و لوهان و لی از اتاقا میان بیرون .کریس : چه مرگته تاعو ...معمولا مهمونی شب میگیرن نه صبح لی درحالی که چشماشو میمالوند گفت :راست میگه تاعو .لوهانم که داره خواب میره .تاعو : ا / ت ا / ت با توام چرا تو نیومدی بیرون از اتاقت .....کریس : چیکارش داری بزار بخوابه .لی : یا هیونگ همه فهمیدیم که .... لوهان در دهن لی رو میگیره :لی ساکت شو اول صبحی که نمیخوای کریس گند بزنه بهت و فحش بخوری گشنگیت رفع بشه .کریس : ساکت ....بیاین بریم پایین .همه :اره بیاین بریم کریس : ا / ت خودش میاد .وقتی همه رفتن پایین یکی از خدمتکارا پرسید:خانم ا / ت هنوز نیومده .خانم پارک با چشم و ابرو از خدمکار خواست بره .کریس با چشمای تعجب کرده :کجا رفته که هنوز نیومده ساعت (7:30 ) چجوری رفته .....کی رفته ...با کی رفته ...جواب بده (باداد) تاعو : کریس اروم باش ....لابد رفته بیرون ...لی : خب احمق مام میدونیم رفته بیرون کجا رفته این وقت صبح الان که جایی باز نیست لوهان : راست میگه الان چیکار ..که در خونه باز شد و ا / ت وارد خونه شد . کریس با اعصبانیت به در نگاه میکرد .لی : عه اومد من رفتم ...هههعععع ا / ت چیشده چرا اینقدر خاکی تاعو : ا / ت کجا بودی ؟ چیشده . لوهان : میدونی چقدر
نگرانت شدیم . کریس روبه ا / ت : کدوم گوری بودی ..#*#(فحش میده😂 صبحه اعصاب نداره توام کرم داریا) ا / ت : انقدر زر نزنین نمیزارین حرف بزنم اه...... من رفتم بیرون که ......... پایان #اکسول #کریس
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
نگرانت شدیم . کریس روبه ا / ت : کدوم گوری بودی ..#*#(فحش میده😂 صبحه اعصاب نداره توام کرم داریا) ا / ت : انقدر زر نزنین نمیزارین حرف بزنم اه...... من رفتم بیرون که ......... پایان #اکسول #کریس
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
۱۵.۹k
۰۸ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.