اتش نفرت
اتش نفرت
قسمت ۱۶
_بسکتبال دیگه
+منم میام
_نمیشه
بهش زبون دراوردم میشه نمیشه نداربم
رفتم تو ماشین خب چی بپوشم
گازو دادم رفتم خونه لباسامو منظم ازتوی کمدم برداشتم و باهمشون جلو ایینه قر دادم
اوووف جدی کدمو بپووووووووووووشممممممممم
یه لباس مشکی پوشیدم موهامو بستم خوب برم سوار ماشین شدم ادامشومو تو دهنم چخوندم اوه جای پارک پارک کردم و پیاده شدم
اومدم برم تو اوه درو باز کردم اما نگهبان اومد دورم کرد نشستم رو زمین اون جا ادامسمو جوییدم دیدم هیومین ااااااااااااا چییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟ هیومین این جا؟
هیومین:
با تعجب بهش نگاه کردم اوه جیون شی؟؟؟؟
جیونم بهم نگاه می کرد دستشو گرفتم نشستن فایده نداره دنبالم بیا یالاااااا
جیون:
کجا؟یا کجا میبریم من با این کفشا نمیتونم بدوعم دیدم رفتیم دم مغازه لباس مردانه با تعجب بهش نگاه کردم ینی چی؟
باید اینا رو بپوشیم جیون یالااااا
چی؟؟لباس پسرانه؟؟؟؟؟
عمرااااااااااااا
نگاهی بهش کردم خب راه دیگه ای نیست؟
دیدم سرشو به نشانه ی منفی تکون داد
یه لباس و کت مشکی پوشیدمو کلاه گیش گذاشتم
هیومینم یه لباس اسکلتی و یه کت پوشید موهاشم تقریبا پسرانه زد
و رفتیم داخل سرمونو گذاشتیم روپاهامونو هرکدوم یه جا نشستیم تا مارو نشناسن
کنار من کای اومد نشست و شروع کرد به حرف زدن
_سلام داداش چته؟شکست عشقی خوردی؟نگران نباش منم یه دوس دختر خل داشتم ولش کردم حل میشه
دنبال یکی دیگه باش راستش قدر ما دخترارو هرکسی نمیدونه هییی زمونه
فقط جلوخودمو گرفته بودم نخندم
هیومین:
سهون اومد نشست کنارم و شروع به حرف زدن کرد
اووووووو چه مدل موی باحالی داداش مگه دختری؟
ببینم چته چرا ناراحتی؟دستشو گذاشت روی کمرم پسرنگران نباش خودم مدل مو بت میددم شکل پسرا شی غم نداره که
مونده بودم بخندم یا گریه کنم یهو گفت داداش سرتو بیار بالا موهای تنم سیخ شد اوههه
سرمو کشید بالا یهو سهون و کای هردوشون تعجب کردن منو جیون جیغ بلندی کشیدیمو دست همو گرفتیم و فرار کردیم
قسمت ۱۶
_بسکتبال دیگه
+منم میام
_نمیشه
بهش زبون دراوردم میشه نمیشه نداربم
رفتم تو ماشین خب چی بپوشم
گازو دادم رفتم خونه لباسامو منظم ازتوی کمدم برداشتم و باهمشون جلو ایینه قر دادم
اوووف جدی کدمو بپووووووووووووشممممممممم
یه لباس مشکی پوشیدم موهامو بستم خوب برم سوار ماشین شدم ادامشومو تو دهنم چخوندم اوه جای پارک پارک کردم و پیاده شدم
اومدم برم تو اوه درو باز کردم اما نگهبان اومد دورم کرد نشستم رو زمین اون جا ادامسمو جوییدم دیدم هیومین ااااااااااااا چییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟ هیومین این جا؟
هیومین:
با تعجب بهش نگاه کردم اوه جیون شی؟؟؟؟
جیونم بهم نگاه می کرد دستشو گرفتم نشستن فایده نداره دنبالم بیا یالاااااا
جیون:
کجا؟یا کجا میبریم من با این کفشا نمیتونم بدوعم دیدم رفتیم دم مغازه لباس مردانه با تعجب بهش نگاه کردم ینی چی؟
باید اینا رو بپوشیم جیون یالااااا
چی؟؟لباس پسرانه؟؟؟؟؟
عمرااااااااااااا
نگاهی بهش کردم خب راه دیگه ای نیست؟
دیدم سرشو به نشانه ی منفی تکون داد
یه لباس و کت مشکی پوشیدمو کلاه گیش گذاشتم
هیومینم یه لباس اسکلتی و یه کت پوشید موهاشم تقریبا پسرانه زد
و رفتیم داخل سرمونو گذاشتیم روپاهامونو هرکدوم یه جا نشستیم تا مارو نشناسن
کنار من کای اومد نشست و شروع کرد به حرف زدن
_سلام داداش چته؟شکست عشقی خوردی؟نگران نباش منم یه دوس دختر خل داشتم ولش کردم حل میشه
دنبال یکی دیگه باش راستش قدر ما دخترارو هرکسی نمیدونه هییی زمونه
فقط جلوخودمو گرفته بودم نخندم
هیومین:
سهون اومد نشست کنارم و شروع به حرف زدن کرد
اووووووو چه مدل موی باحالی داداش مگه دختری؟
ببینم چته چرا ناراحتی؟دستشو گذاشت روی کمرم پسرنگران نباش خودم مدل مو بت میددم شکل پسرا شی غم نداره که
مونده بودم بخندم یا گریه کنم یهو گفت داداش سرتو بیار بالا موهای تنم سیخ شد اوههه
سرمو کشید بالا یهو سهون و کای هردوشون تعجب کردن منو جیون جیغ بلندی کشیدیمو دست همو گرفتیم و فرار کردیم
۱۱.۳k
۲۹ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.