پارت ۱۶ (گزارش نکن)
بورام
رفتم تو اتاق موهامو بستم و لباسامو عوض کردم میکاپ کردم و پول و کارت با رژ لب و گوشیمو داخل کیفم گذاشتم و کیف و کفشمو پوشیدم رفتم پایین جیمین رف داخل اتاق که آماده شه
بورام: من میرم پایین منتظرم
جیمین: باشه
جیمین
موهامو مرتب کردم و لباسامو پوشیدم یه عطر تلخ زدم و کفشامو پوشیدم و فتم پایین
بورام" رو کاناپه نشسته بود
جیمین: بیا بریم
بورام : باشه
بورام
رفتیم بیرون داشتیم راه میرفتیم بند کفشم باز شد خواستم ببندمش جیمین خم شد و بند کفشمو بست بعد از چن دقیقه رسیدیم و رفتیم داخل ی کتاب انتخاب کردم دستم بهش نرسید جیمین واسم آوردش پایین
بورام: ممنون
جیمین: خواهش
جیمین
ازم تشکر کرد و رفتیم نشستیم
داشتم میخوندم گوشی بورام زنگ خورد
جواب داد و بعد دو دقیقه حرف زدن غط کرد
بورام: لینا میگه تو زمین بسکتبال منتظرمه میای بریم؟؟
جیمین: اره بریم
جیمین
رفتیم خیلی نزدیک بود بعد پنج دقیقه رسیدیم
بورام: سلاممم
لینا: سلامم ، جیمینم اومده که
جیمین: مگه میشه من نیام
رفتم تو اتاق موهامو بستم و لباسامو عوض کردم میکاپ کردم و پول و کارت با رژ لب و گوشیمو داخل کیفم گذاشتم و کیف و کفشمو پوشیدم رفتم پایین جیمین رف داخل اتاق که آماده شه
بورام: من میرم پایین منتظرم
جیمین: باشه
جیمین
موهامو مرتب کردم و لباسامو پوشیدم یه عطر تلخ زدم و کفشامو پوشیدم و فتم پایین
بورام" رو کاناپه نشسته بود
جیمین: بیا بریم
بورام : باشه
بورام
رفتیم بیرون داشتیم راه میرفتیم بند کفشم باز شد خواستم ببندمش جیمین خم شد و بند کفشمو بست بعد از چن دقیقه رسیدیم و رفتیم داخل ی کتاب انتخاب کردم دستم بهش نرسید جیمین واسم آوردش پایین
بورام: ممنون
جیمین: خواهش
جیمین
ازم تشکر کرد و رفتیم نشستیم
داشتم میخوندم گوشی بورام زنگ خورد
جواب داد و بعد دو دقیقه حرف زدن غط کرد
بورام: لینا میگه تو زمین بسکتبال منتظرمه میای بریم؟؟
جیمین: اره بریم
جیمین
رفتیم خیلی نزدیک بود بعد پنج دقیقه رسیدیم
بورام: سلاممم
لینا: سلامم ، جیمینم اومده که
جیمین: مگه میشه من نیام
۵.۸k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.