قاتل روانی پارت:۱۲
قاتل روانی _ پارت:۱۲
پرش زمانی به یک ماه بعد
ویو ات
:[تو این یک ماه من و کوک خیلی باهم خوب شدیم...کوک مهربون تر شده بود...اجازه میداد رزا و سوهو و بکهان بیان پیشم و آخر هفته ها من میبرد بیرون و باهم میگشتیم]
-:خبب اینم از این
:اوممم چه بویی میاد...[یه تیکه از پیتزا برداشت و خورد] اومم وایی خیلی خوب شده
جین:اتتت!اون ماسکه صورت من نیست ک رو صورته؟
:چرا خودشه
جین:خودشهه؟این فقط برا پوسته و صورته عزیز من بود
:حالا دیگ برا منه
جین:وایسا تا نشونت بدم[دمپایی ابریشو دراورد و از بالای پله ها برا ات پرت کرد]
:خطااا
جین:ک خطا اره؟[اونیکی لنگه رو پرت کرد ک مستقیم خورد تو صورت کوک و ظرف پاستا ول شد]
:هیییین...گرفتمش
-:جیین[دمپایی رو پرت کرد ک جین جاخالی داد خورد تو گوشیه شوگا و گوشیش افتاد زمین]
-:اوپس
شوگا:[بدو بدو با جین از پله ها پایین اومد و شروع کردن به پرت کردن متکا سمت کوک و ات]
:یاااا[کوک و ات هم سنگر گرفتن پشت مبل ها و به جین و شوگا متکا پرت میکردن]
پرش به ده دیقه بعد
و-:ما دیگ تسلیمیم
جین و شوگا:ماهم
□■□■□■□■□■□■□■□■□
✮مایل به حمایت؟✮
پرش زمانی به یک ماه بعد
ویو ات
:[تو این یک ماه من و کوک خیلی باهم خوب شدیم...کوک مهربون تر شده بود...اجازه میداد رزا و سوهو و بکهان بیان پیشم و آخر هفته ها من میبرد بیرون و باهم میگشتیم]
-:خبب اینم از این
:اوممم چه بویی میاد...[یه تیکه از پیتزا برداشت و خورد] اومم وایی خیلی خوب شده
جین:اتتت!اون ماسکه صورت من نیست ک رو صورته؟
:چرا خودشه
جین:خودشهه؟این فقط برا پوسته و صورته عزیز من بود
:حالا دیگ برا منه
جین:وایسا تا نشونت بدم[دمپایی ابریشو دراورد و از بالای پله ها برا ات پرت کرد]
:خطااا
جین:ک خطا اره؟[اونیکی لنگه رو پرت کرد ک مستقیم خورد تو صورت کوک و ظرف پاستا ول شد]
:هیییین...گرفتمش
-:جیین[دمپایی رو پرت کرد ک جین جاخالی داد خورد تو گوشیه شوگا و گوشیش افتاد زمین]
-:اوپس
شوگا:[بدو بدو با جین از پله ها پایین اومد و شروع کردن به پرت کردن متکا سمت کوک و ات]
:یاااا[کوک و ات هم سنگر گرفتن پشت مبل ها و به جین و شوگا متکا پرت میکردن]
پرش به ده دیقه بعد
و-:ما دیگ تسلیمیم
جین و شوگا:ماهم
□■□■□■□■□■□■□■□■□
✮مایل به حمایت؟✮
۲.۶k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.