عمارت
عمارت
p2
جونگ کوک : منو ببر به خونت
لی : چشم
جونگ کوک و لی رفتن به خونه
جونگ کوک : من که میدونم تو ی بدبخت فلک زده هستی ( پوزخند )
پس باید یکی از اعضا ی خانوادت رو بهم بدی زنت؟ پسرت؟ دخترت؟
لی : ات اتتتت
ات : بله؟
لی : برو وسایلت رو جمع کن زود
ات : چ چ را؟
لی : زودددد
راوی: ات که فهمید پدرش چکار کرده نا خودآگاه اشک هاش از گونه هاش سر ا زیر شد
جونگ کوک ات رو پرت کرد داخل ماشین
جونگ کوک : اسمت چیه؟
ات: ات ( اروم و با گریه )
جونگ کوک : بلند بگو ( عربده )
ات : ات هستم لی ات ( تقریبا بلند )
رسیدن عمارت جونگ کوک
جونگ کوک : اجوماااا آجوماااا
اجوما: بله ارباب
جونگ کوک : قوانین رو به این دختر بگو
آجوما : چشم
اجوما: هوی دختره اسمت چیه هاا ( تمسخر آمیز )
ات : ات لی ات
اجوما: قانون اول باید هر چی ارباب میگه رو اطاعت کنی
قانون دوم گستاخ نباشی
قانون سوم حرف رو حرف من نمیزنی
قانون چهارم فکر فرار به سرت نمیزنه
قانون پنجم با دوست های ارباب درست صحبت میکنی و بی احترامی نمیکنی
ات : اوهوم چشم
اجوما: اتاقت بالا پله ها کنار اتاق ارباب هست برو وسایلت رو بچین
ات : الان میرم ممنون
ویو ات
واووو چه اتاق خوشگلییییی ت خوابم هم نمیدیم که همچین اتاقی مال من باشه ( بچه ها عکس اتاق رو پست بعدی میزارم )
اجوما: آها راستی ارباب گفتن تو خدمت کار شخصی ایشون هستی و ی لباس مخصوص داری ( بچه ها عکس لباس ات هم میزارم )
ات: م م مدرسه چی؟؟
آجوما : با ارباب صحبت باید بکنی
ات : کامسامیدا ( ممنون)
ات در زد در اتاق جونگ کوک
جونگ کوک : هاا؟؟
ات: میشه باهاتون صحبت کنم؟
جونگ کوک : بیا تو
ات : من من.............
بچه ها حمایت و لایک و کامنت و ...... یادتون نره و شرط دارم برای پارت بعد
لایک: ۷
کامنت : ۱۲
p2
جونگ کوک : منو ببر به خونت
لی : چشم
جونگ کوک و لی رفتن به خونه
جونگ کوک : من که میدونم تو ی بدبخت فلک زده هستی ( پوزخند )
پس باید یکی از اعضا ی خانوادت رو بهم بدی زنت؟ پسرت؟ دخترت؟
لی : ات اتتتت
ات : بله؟
لی : برو وسایلت رو جمع کن زود
ات : چ چ را؟
لی : زودددد
راوی: ات که فهمید پدرش چکار کرده نا خودآگاه اشک هاش از گونه هاش سر ا زیر شد
جونگ کوک ات رو پرت کرد داخل ماشین
جونگ کوک : اسمت چیه؟
ات: ات ( اروم و با گریه )
جونگ کوک : بلند بگو ( عربده )
ات : ات هستم لی ات ( تقریبا بلند )
رسیدن عمارت جونگ کوک
جونگ کوک : اجوماااا آجوماااا
اجوما: بله ارباب
جونگ کوک : قوانین رو به این دختر بگو
آجوما : چشم
اجوما: هوی دختره اسمت چیه هاا ( تمسخر آمیز )
ات : ات لی ات
اجوما: قانون اول باید هر چی ارباب میگه رو اطاعت کنی
قانون دوم گستاخ نباشی
قانون سوم حرف رو حرف من نمیزنی
قانون چهارم فکر فرار به سرت نمیزنه
قانون پنجم با دوست های ارباب درست صحبت میکنی و بی احترامی نمیکنی
ات : اوهوم چشم
اجوما: اتاقت بالا پله ها کنار اتاق ارباب هست برو وسایلت رو بچین
ات : الان میرم ممنون
ویو ات
واووو چه اتاق خوشگلییییی ت خوابم هم نمیدیم که همچین اتاقی مال من باشه ( بچه ها عکس اتاق رو پست بعدی میزارم )
اجوما: آها راستی ارباب گفتن تو خدمت کار شخصی ایشون هستی و ی لباس مخصوص داری ( بچه ها عکس لباس ات هم میزارم )
ات: م م مدرسه چی؟؟
آجوما : با ارباب صحبت باید بکنی
ات : کامسامیدا ( ممنون)
ات در زد در اتاق جونگ کوک
جونگ کوک : هاا؟؟
ات: میشه باهاتون صحبت کنم؟
جونگ کوک : بیا تو
ات : من من.............
بچه ها حمایت و لایک و کامنت و ...... یادتون نره و شرط دارم برای پارت بعد
لایک: ۷
کامنت : ۱۲
۳۸.۸k
۱۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.