اتفاقی رفتم بغل دختر خالم و اون دو تا "پنجره ی.بهشتش" را
اتفاقی رفتم بغل دختر خالم و اون دو تا "پنجره ی.بهشتش" را لمس کردوم🙄
بعد که او صاف تو صاف بهم نگاه و آه میکرد دو تا سلی به دو طرف صورتم زد🤕
واقعا دستاش محکم بود!!!
خوب دیگه هیچی عذر خواهی کردم و بعد او گونه ام را بوسید☺️
همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد🙂 اما....😆
به خاطره این حرکت زشتش روی یک بزرگتر گوشیش را گرفتم و بهش ندادم تا وقتی که مثثل آدم بیاد از من عذر خواهی کنه😏😎💀💀😈
فقط با یک بوسه که حل نمیشه!!!
شما توی کامنتا بهم بگین چکار کنم ببخشمش یا نه؟😗
تا لحظاتی بعد شوبخیر!↘️
*جون هرکی دوست دارید لایک کنی بابا من بدبخت باید چکار کنم😭*
*اگر دوست نداشتی لایک نکن فقط می خواستم وقتتو بگیرم🤣*
بعد که او صاف تو صاف بهم نگاه و آه میکرد دو تا سلی به دو طرف صورتم زد🤕
واقعا دستاش محکم بود!!!
خوب دیگه هیچی عذر خواهی کردم و بعد او گونه ام را بوسید☺️
همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد🙂 اما....😆
به خاطره این حرکت زشتش روی یک بزرگتر گوشیش را گرفتم و بهش ندادم تا وقتی که مثثل آدم بیاد از من عذر خواهی کنه😏😎💀💀😈
فقط با یک بوسه که حل نمیشه!!!
شما توی کامنتا بهم بگین چکار کنم ببخشمش یا نه؟😗
تا لحظاتی بعد شوبخیر!↘️
*جون هرکی دوست دارید لایک کنی بابا من بدبخت باید چکار کنم😭*
*اگر دوست نداشتی لایک نکن فقط می خواستم وقتتو بگیرم🤣*
۱.۱k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.