معجزه گری که از یک کرم، پروانه ایی زیبا می سازد
خداشناسی مهمترین موضوع در میان همۀ موضوعات زندگی است. و بررسی راههای اثبات خدا مقدّم بر سایر مباحث است خدای را باید از روی دلایل عقلی و براهین علمی شناخت.
آیزآک واتس می گوید:طبیعت در حال قیام کتاب خود را گشوده و از روی آن آفریدگار بزرگ را تسبیح و تجلیل می کند.(اثبات وجود خدا:صفحۀ14)
کپلر که اثر بزرگ پنج جلدی خود:«هنجار هستی» را با آن به پایان برده است،چنین می گوید:«تو ای خداوندی که با پرتو روز و آفتاب جهانتابت به ما الهام می بخشی تا از روشنایی نعمتها و برکتهایت برخوردار شویم،ما را با همین فروغ حیاتبخش به سرچشمۀ جلال و افتخار خود رهنمون شو.من از تو ای خداوندی که ما همه را آفریده ای سپاسگزارم که مرا قدرت تأمل و تماشای زیبایی خلقت خود بخشیده ای،شاهکارهای دست تو مرا از دل و جان به وجد در می آورد».
اوج اندیشۀ کپلر دربارۀ طبیعت و یا جهتگیری و جهتیابی پژوهش های او شاید بر حسب اتــّـفاق در نامه ای که به «هرواترت فون هوهنبرگ» نوشته است،منعکس گردیده باشد. در این نامه می نویسد:«ما ستاره شناسان، ستایشگران خدایی هستیم که در مقامی بسیار بلند جای دارد».(خدا و علم:والتر،صفحۀ35)
داروین صاحب فرضیّۀ تحول انواع جانداران، در کتاب اصل الانواع صفحۀ 16 در بعضی از نامه های خود به دانشمندان چنین می نویسد:
((محال است بر عقل رشید با دیدن این نظام وهماهنگی عجیب بگوید که دنیا مبدع ندارد))
اینشتین می گوید:
به دشواری می توانید کسی را پیدا کنید که بین افکار علمی دقیق،دارای احساسات مذهبی خاص خود نباشد.اما آن مذهب با مذهب مردم ساده لوح تفاوت دارد.حس مذهبی او غالبا به صورت یک حیرت مجذوبانه در مقابل هماهنگی قوانین طبیعت است که این هماهنگی حکایت از یک عقل دارای عظمتی مینماید که با مقایسۀ آن تمام تفکرات و اعمال وجود انسان یک انعکاس کاملا ناچیزی می باشد.و نیز می گوید در عالم مجهول نیروی عاقل و قادری وجود دارد که جهان گواه وجود اوست.(سرچشمۀ هستی:صفحۀ64)
پل کلارنس ابرسولد عالم فیزیک زیستی می گوید:معلوم است که بدون دخالت کار و اندیشه بشر، نظم و ترتیب خاصی در عالم حکمفرما است و خود معجزه حیات مبدا و هدایتی خارج از نیروی بشری دارد، پس خداوند مبدا خلقت انسان و سایر کائنات می باشد و نظم و ترتیب جهان را رهبری می کند.
_یا رب الزینب اشف صدر الزینب بظهور الحجه
_ای هر چه خائن و ساکت،ان شاءالله ظهور نزدیک است
آیزآک واتس می گوید:طبیعت در حال قیام کتاب خود را گشوده و از روی آن آفریدگار بزرگ را تسبیح و تجلیل می کند.(اثبات وجود خدا:صفحۀ14)
کپلر که اثر بزرگ پنج جلدی خود:«هنجار هستی» را با آن به پایان برده است،چنین می گوید:«تو ای خداوندی که با پرتو روز و آفتاب جهانتابت به ما الهام می بخشی تا از روشنایی نعمتها و برکتهایت برخوردار شویم،ما را با همین فروغ حیاتبخش به سرچشمۀ جلال و افتخار خود رهنمون شو.من از تو ای خداوندی که ما همه را آفریده ای سپاسگزارم که مرا قدرت تأمل و تماشای زیبایی خلقت خود بخشیده ای،شاهکارهای دست تو مرا از دل و جان به وجد در می آورد».
اوج اندیشۀ کپلر دربارۀ طبیعت و یا جهتگیری و جهتیابی پژوهش های او شاید بر حسب اتــّـفاق در نامه ای که به «هرواترت فون هوهنبرگ» نوشته است،منعکس گردیده باشد. در این نامه می نویسد:«ما ستاره شناسان، ستایشگران خدایی هستیم که در مقامی بسیار بلند جای دارد».(خدا و علم:والتر،صفحۀ35)
داروین صاحب فرضیّۀ تحول انواع جانداران، در کتاب اصل الانواع صفحۀ 16 در بعضی از نامه های خود به دانشمندان چنین می نویسد:
((محال است بر عقل رشید با دیدن این نظام وهماهنگی عجیب بگوید که دنیا مبدع ندارد))
اینشتین می گوید:
به دشواری می توانید کسی را پیدا کنید که بین افکار علمی دقیق،دارای احساسات مذهبی خاص خود نباشد.اما آن مذهب با مذهب مردم ساده لوح تفاوت دارد.حس مذهبی او غالبا به صورت یک حیرت مجذوبانه در مقابل هماهنگی قوانین طبیعت است که این هماهنگی حکایت از یک عقل دارای عظمتی مینماید که با مقایسۀ آن تمام تفکرات و اعمال وجود انسان یک انعکاس کاملا ناچیزی می باشد.و نیز می گوید در عالم مجهول نیروی عاقل و قادری وجود دارد که جهان گواه وجود اوست.(سرچشمۀ هستی:صفحۀ64)
پل کلارنس ابرسولد عالم فیزیک زیستی می گوید:معلوم است که بدون دخالت کار و اندیشه بشر، نظم و ترتیب خاصی در عالم حکمفرما است و خود معجزه حیات مبدا و هدایتی خارج از نیروی بشری دارد، پس خداوند مبدا خلقت انسان و سایر کائنات می باشد و نظم و ترتیب جهان را رهبری می کند.
_یا رب الزینب اشف صدر الزینب بظهور الحجه
_ای هر چه خائن و ساکت،ان شاءالله ظهور نزدیک است
۳.۱k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.