فصل ۲ پارت ۷
از زبان نایون
رفتم بغل تهیونگ نشستم خیلی معذب بودم ولی یه جورای دلم برای همشون تنگ شده بود بگذریم
جین : نایون چیزی شده چرا توی فکری ؟
نایون : نه چیزی نشده .
نامجون : خب بگذریم دوستان نایون چه خبر از گروهتون ؟
نایون : خوبه خیلی خوبه
کم کم شب شد
از زبان جین
در حال گفت گوی صحبت کردن بودیم که تلفن نایون زنگ خورد
جواب داد و بعد قطع کرد
تنها حرف که نایون زد سریع میام
نایون : بچه من باید برم یه کار فوری پیش آمده بعدا میبنمتون خدافظ
همه : خدافظ
من رفتم دم در
جین : چیزی شده ؟
نایون : کوک مست کرده
جین : میخوای باهات بیام
نایون : مشکلی ندارم بیا
با نایون رفتیم توی یه بار دیدم کوک اونجاس
من کوک رو بلند کردم و بردمش توی ماشین
ادامه دارد
رفتم بغل تهیونگ نشستم خیلی معذب بودم ولی یه جورای دلم برای همشون تنگ شده بود بگذریم
جین : نایون چیزی شده چرا توی فکری ؟
نایون : نه چیزی نشده .
نامجون : خب بگذریم دوستان نایون چه خبر از گروهتون ؟
نایون : خوبه خیلی خوبه
کم کم شب شد
از زبان جین
در حال گفت گوی صحبت کردن بودیم که تلفن نایون زنگ خورد
جواب داد و بعد قطع کرد
تنها حرف که نایون زد سریع میام
نایون : بچه من باید برم یه کار فوری پیش آمده بعدا میبنمتون خدافظ
همه : خدافظ
من رفتم دم در
جین : چیزی شده ؟
نایون : کوک مست کرده
جین : میخوای باهات بیام
نایون : مشکلی ندارم بیا
با نایون رفتیم توی یه بار دیدم کوک اونجاس
من کوک رو بلند کردم و بردمش توی ماشین
ادامه دارد
۵.۲k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.