سناریو'-'

بدوووو بیااااااااا نویسنده ی محشرمون برگشتههههه




سناریو🫠
وقتی رفتن سفر کاری و تو سفر کاری باهاشون ویدیو کال گرفتی
RM🐨
از ذوق، اول کال یدونه لیوانی که توی دستش بود افتاد و هزار تیکه شد، و الان هم...بوم💔
صفحه کالت باهاش یه لحظه تیره شده و انگار گوشیش خورد زمین ولی کال هنوز وصل بود...دیدیش که انگار تلفنشو برداشته و چشماش گرد شده..
-باز صفحه گوشیت شکست..؟ وای نامی دومین باره از وقتی رفتی سفر ال سی دی گوشیتو میشکنی...
از ترست تند تند گفت:
+چی؟ ها؟ نه بابااااا هیچیش نشد به خدا
و فقط لبخند زدی...ولی معلوم بود که ال سی دی گوشیش هزار تیکه شده...
⟭⟬𝄞ᦗ
Jin🐹
با غرغر ازت پرسید:
+تو این چند روز که نیستم چی خوردی؟
با شیطنت گفتی:
-بابا چیزی نیستش که...امروزم رفتم چیکن خریدم و خوردم...فقط...مشکلم اینه که دلم برات تنگ شده...
و غرغراش شروع شد:
+چیکن؟ رفتی چیکن خوردیییی؟ بدون من؟ اصن میدونی بدون من چیکن چقد خطرناکه؟
با کنجکاوی پرسیدی:
-چیکن کجاش خطر داره آخه؟ :/
و دوباره با موجی از غرغر مواجه شدی:
+چیکن خوردن بدون من خیلییی خطرناکههه، اگه چیکن سالم نباشه چی؟ اصن میدونی بدون من آشپزای چیکن چقد آدمای خطرناکین؟؟؟
و تنها ری اکشنت لبخند ملیحی بود که در جواب حسودیش نشونش دادی🫠
⟭⟬𝄞ᦗ
AgustD🐱
وسط کال هی خوابش میبرد و تو هم برای این که اذیت نشه، با مهربونی گفتی:
-اگه خسته ای بخواب پیشی...اگه خوابت کامل نشه، مجبور میشی بازم بمونی...
از پشت گوشی به چشمات نگاه کرد و گفت:
+نه...کل روزو منتظر بودم که یه تایمی پیدا کنم و بهت زنگ بزنم، و الان که میتونم باهات حرف بزنم، تحت هیچ شرایطی قرار نیست این فرصتو از دست بدم...! :)
⟭⟬𝄞ᦗ
JHope🐿
با ذوق مثل خبرنگارا تند تند گفتی:
-خوب آقای جانگ توی ام وی آرسون 2 چیو میخواید آتیش بزنید؟
با یه قیافه پوکر جواب داد:
+فعلا که خودمو
با تعجب پرسیدی:
-چی؟
و با یه قیافه پوکر تر ادامه داد:
+آخه من مگه مغز خر خورده بودم که تو رو تنها گذاشتم؟
و از اکلیل فقط با لبخند به قیافه جدی و پوکرش نگاه کردی:)
⟭⟬𝄞ᦗ
Jimin🐣
جیمین:*ایشون شما رو تنها بزاره بره سفر کاری؟ آیم صو صاری💅🏻ایشون شما رو با خودش برده، حتی یه هفته اضافه تر هم هتل رزرو کرده که برین حال دنیا رو ببرین🥲👍🏻*
⟭⟬𝄞ᦗ
V🐻
ته:*یکدفعه وسط کال ازت میپرسه که:
+چاگیا معمولا چه عطری استفاده میکنی؟
با تعجب پرسیدی:
-گود گرل دیگه...خودت برای ولنتاین برام گرفته بودیش دیگه...اصن چطور مگه؟
با یه لبخندی گفت:
+رفتم 3 شیشه گودگرل گرفتم، ولی هیچکدوم بوی عطر تنتو نمیده...!(:
⟭⟬𝄞ᦗ
JK🐰
کوکی:*تو اولین ثانیه ویدیو کالتون متوجه گودی تابلوی زیر چشمش شدی و با تعجب پرسیدی:
-بانی؟ چرا انقد زیر چشمات گود افتاده؟خوابت کافیه؟ به خودت زیادی که سخت نمیگیری نه؟
لبخندی زد و با لحنی که خستگی ازش میبارید جواب داد:
+آخه چطوری بدون بغل کردن خرگوش کوچولوم میتونم شبا بخوابم عزیزترین؟ :) ات واقعا ویدیو کال برای این حجم از دلتنگی کافی نیست:)
اکلیلی شدی و در عین حال، تازه متوجه شدی چقدر دلتنگشی...(:



#فیک#سناریو#بنگتن#بی_تی_اس#نامجون#جین
#جیهوپ#شوگا#جیمین#تهیونگ#جونگکوک