خب بچه ها رزی آچا شد و کاور تغییر کرد

the forget school 🏫🎒 part 3
دو روز بعد
معلم= بچه ها امروز قراره از مدرسه و صحنه ی جرم دیدن کنیم
نامجون=در حین رد شدن از اتاق ها و سالن ها پشت معلم سایه یه دختر رو دید که زود ناپدید شد
جین= نامجون کجایی
نامجون= ها هیچی....(ساعت نامجون از دستش میوفته و متوجه نمیشه)
معلم= اینجا صحنه ی قتل آچا هست روی دیوار با خون آچا نوشته شده نفر بعدی رو بیست سال بعد انتخاب میکنم
و تا به امروز بیست سال گذشته پس ما باید نگران برگشتن قاتل مدرسه ای باشیم
نامجون= پس....ممکنه هدف بعدی مدرسه ی ما باشه ؟
معلم= هیچی قابل پی بینی نیست بچه ها برمیگردیم وقتمون تمومه
{ بعد از مدرسه }
نامجون =وایییی جین من ساعتمو گم کردم
جین= ممکنه تو اون مدرسه افتاده باشه
نامجون= این خیلی بده اون ساعت برای پدربزرگم بود جین من یه سری میرم دشویی
جین= باشه
(نامجون که داشت دستاشو میشست توی آیینه نگاه می‌کنه تا موهاشو مرتب کنه ولی پست سری دوباره همون سایه رو میبینه.....)
ادامه دارد
پارت بعد ۷ لایک
۵ کامنت