ویو یونا
ویو یونا
امروز باید دنس ران بیتیاس و تو خیابون.......... اجرا دارم ساعت ۱۰ باید اونجا باشم الان ساعت ۹ برم صبحونه و لباس بپوشم
ویو یونگی
بچه ها گفتن یه دختره به اسم یونا دنسره خیابونیهست و گیر دادن که امروز بریم اجراش و به آدرس.......... ببینیم همه حاضر شدیم
ویو یونا
تقریبا من رسیده بودم واسه خودم داشتم حرکات و حفظ میکردم که یه دفعه لیا منو از پشت بغل کرد
+هویییی چته وحشی
×ای باباااااا راستی امروز نصف مردم میخوان رقص تو ببینن
+اووووون اعضای بیتیاس نیستنننننن
×هاااا اونا اومدننننن باید بهترین باشییییی
ویو یونا
با لیا داشتم حرف میزدم دیدم اعضای بیتیاس اومدن با بادیگارداشون. و منو داشتن نگاه میکردن واسشون دست تکون دادم و لبخند زدم یکی اسمش یونگی بود لبخند لثهای تحویلم داد
ویو یونگی
با اعضا رفتیم همون آدرس دیدیم دوتا دختر هستن یکیش و زیاد نمیشناختم اما اون یکی یونا بود میشناختمش و لبخند زد بهمون منم یه لبخند لثهای واسش زدم
کوک : عررررررر میخواد شروع به رقص کنههههه
جیهوپ : چته آرام بگم یه دختر خیلی مهربون هس
تهیونگ : از نظرم بکاپ دنسرمون بشه بعد اجرا بهش پیشنهاد بدیم؟
همه : آره موافقم
ویو یونا
استرس داشتم واسه اجرا لیا همیشه پیشم بود الان واسش کاری پیش اومد مجبور شد بره
شروع به رقصیدن کردم باید دوتا آهنگ میرقصیدم ران و پینک ونوم اولین آهنگ پینک ونوم بود داشتم میرقصیدم یهو آهنگ قطع شده بود مجبور شدم خودم با آهنگ هم بخونم هم برقصم واقعا سخت بود
ویو یونگی
داشتیم اجراش و میدیدیم یه دفعه آهنگ قطع شد انتظار داشتم هول (نمیدونم درست نوشتم) کنه اما هم میخوند هم میرقصید شگفت زده همه بودیم
ویو یونا
کارام تموم شد داشتم وسایلم و جمع میکردم یه دفعه اعضای بیتیاس جلوم سبز شدن ( ما از این شانسا نداریم )
کوک : سلام
همه اعضا : سلام
یونا : سلام
نامجون : ما از رقصتون خوشمون اومده میخواستیم بگیم به کمپانی بیگهیت بیاید و بکاپ دنسر ما بشید
یونا: جدییییییییی( ذوق )
نامجون: آره جدی( خنده )
یونا : باورم نمیشه فقط ساعت چند بیام؟
نامجون: ...................
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
خوشتون اومد؟
ادامه بدم ؟
امروز باید دنس ران بیتیاس و تو خیابون.......... اجرا دارم ساعت ۱۰ باید اونجا باشم الان ساعت ۹ برم صبحونه و لباس بپوشم
ویو یونگی
بچه ها گفتن یه دختره به اسم یونا دنسره خیابونیهست و گیر دادن که امروز بریم اجراش و به آدرس.......... ببینیم همه حاضر شدیم
ویو یونا
تقریبا من رسیده بودم واسه خودم داشتم حرکات و حفظ میکردم که یه دفعه لیا منو از پشت بغل کرد
+هویییی چته وحشی
×ای باباااااا راستی امروز نصف مردم میخوان رقص تو ببینن
+اووووون اعضای بیتیاس نیستنننننن
×هاااا اونا اومدننننن باید بهترین باشییییی
ویو یونا
با لیا داشتم حرف میزدم دیدم اعضای بیتیاس اومدن با بادیگارداشون. و منو داشتن نگاه میکردن واسشون دست تکون دادم و لبخند زدم یکی اسمش یونگی بود لبخند لثهای تحویلم داد
ویو یونگی
با اعضا رفتیم همون آدرس دیدیم دوتا دختر هستن یکیش و زیاد نمیشناختم اما اون یکی یونا بود میشناختمش و لبخند زد بهمون منم یه لبخند لثهای واسش زدم
کوک : عررررررر میخواد شروع به رقص کنههههه
جیهوپ : چته آرام بگم یه دختر خیلی مهربون هس
تهیونگ : از نظرم بکاپ دنسرمون بشه بعد اجرا بهش پیشنهاد بدیم؟
همه : آره موافقم
ویو یونا
استرس داشتم واسه اجرا لیا همیشه پیشم بود الان واسش کاری پیش اومد مجبور شد بره
شروع به رقصیدن کردم باید دوتا آهنگ میرقصیدم ران و پینک ونوم اولین آهنگ پینک ونوم بود داشتم میرقصیدم یهو آهنگ قطع شده بود مجبور شدم خودم با آهنگ هم بخونم هم برقصم واقعا سخت بود
ویو یونگی
داشتیم اجراش و میدیدیم یه دفعه آهنگ قطع شد انتظار داشتم هول (نمیدونم درست نوشتم) کنه اما هم میخوند هم میرقصید شگفت زده همه بودیم
ویو یونا
کارام تموم شد داشتم وسایلم و جمع میکردم یه دفعه اعضای بیتیاس جلوم سبز شدن ( ما از این شانسا نداریم )
کوک : سلام
همه اعضا : سلام
یونا : سلام
نامجون : ما از رقصتون خوشمون اومده میخواستیم بگیم به کمپانی بیگهیت بیاید و بکاپ دنسر ما بشید
یونا: جدییییییییی( ذوق )
نامجون: آره جدی( خنده )
یونا : باورم نمیشه فقط ساعت چند بیام؟
نامجون: ...................
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
خوشتون اومد؟
ادامه بدم ؟
۴.۳k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.