خسته و دلگیر و غمگینم،جهانم خوب نیست
خسته و دلگیر و غمگینم،جهانم خوب نیست
روزگارم غیر از آه و حسرت و اندوه نیست
مردی و مردانگی هم دست و پا گیرم شده
گریه یک مرد در این اجتماع،مطلوب نیست
در پی یک لحظه آرامش دویدن عادت است
آنچنان در روزگارم لحظه مرغوب نیست
روح من لک زد برای لحظه ای هم صحبتی
خبری از یار و همدرد و رفیق خوب نیست
آینه با پاکی و یک رنگیش فریاد زد
هی فلانی چهره تو،چهره دیروز نیست
چین پیشانی،چروک صورت و موی سفید
در درون سن من،در هیچ کجا مرسوم نیست
روزگارم دیدنی شد ای تو رفته از برم
انعکاس رفتنت،در روزگارم خوب نیست
روزگارم غیر از آه و حسرت و اندوه نیست
مردی و مردانگی هم دست و پا گیرم شده
گریه یک مرد در این اجتماع،مطلوب نیست
در پی یک لحظه آرامش دویدن عادت است
آنچنان در روزگارم لحظه مرغوب نیست
روح من لک زد برای لحظه ای هم صحبتی
خبری از یار و همدرد و رفیق خوب نیست
آینه با پاکی و یک رنگیش فریاد زد
هی فلانی چهره تو،چهره دیروز نیست
چین پیشانی،چروک صورت و موی سفید
در درون سن من،در هیچ کجا مرسوم نیست
روزگارم دیدنی شد ای تو رفته از برم
انعکاس رفتنت،در روزگارم خوب نیست
۴۱۷
۰۶ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.