مطمئنی آخه من؟ پارت ۸
جیمین ویو
توی اتاق کارم نشسته بودم که دیدم صدای جیغ دخترونهای اومد صداش شبیه صدای ات بود سریع به اتاق طراحی رفتم هرچی در زدم اما در قفل بود ی گریههای اتم همینجوری بیشتر میشد محکم در زدم
جیمین:این در لعنتی رو باز کن سوهو عوضی
سوهو:هه بشین تا باز کنم اومم ات لباساتو در میاری یا درارم (ببخشید خدایا توبه)
جیمین:درو باز کن (عربده )
درو محکم باز کردم با چیزی که دیدم خون جلوی چشمام رو گرفت به سمت سوهو رفتم تا جایی که تونستم زدمش که نگهبانا اومدن و بردنش بع سمت ات رفتم که داشت میلرزید و گریه میکرد بغلش کردم
جیمین:هیشش گریه نکن
ات:ام..ا ...او..ن میخوا...ست بهم ...دست بزنه....اگ..ه...دست....میزد ....چی (گریه شدید)
جیمین: هیشششس تموم شد من پیشتم من همراتم
ات:ام...ا...تو....که ...همی...شه پی..شم نیستی از ایران به اینجا مهاجرت کردم که وضعم خوب شو اما ببین کاشکی هیچ وقت به دنیا نمیومدم کاشکی میتونستم مامان و بابام رو تنها بزارم و خودکشی کنم
باورم نمیشه انقدر زجر کشیده موهاشو چنگ زدم و اروم گفتم :دیگه به فکر خودکشی نباش میدونی اگر بمیری چقدر زجر میکشم میدونی اگر پیشم نباشی منم خودمو میکشم
ات:چی (تعجب و بغض)
جیمین:اام...هی..چی فکر کن چیزی نگفتم بیا بریم
ات:اما اگر بیاد دنبالم چی ؟
جیمین :خب ....
#سناریو #بی تی اس #فیک جیمین
توی اتاق کارم نشسته بودم که دیدم صدای جیغ دخترونهای اومد صداش شبیه صدای ات بود سریع به اتاق طراحی رفتم هرچی در زدم اما در قفل بود ی گریههای اتم همینجوری بیشتر میشد محکم در زدم
جیمین:این در لعنتی رو باز کن سوهو عوضی
سوهو:هه بشین تا باز کنم اومم ات لباساتو در میاری یا درارم (ببخشید خدایا توبه)
جیمین:درو باز کن (عربده )
درو محکم باز کردم با چیزی که دیدم خون جلوی چشمام رو گرفت به سمت سوهو رفتم تا جایی که تونستم زدمش که نگهبانا اومدن و بردنش بع سمت ات رفتم که داشت میلرزید و گریه میکرد بغلش کردم
جیمین:هیشش گریه نکن
ات:ام..ا ...او..ن میخوا...ست بهم ...دست بزنه....اگ..ه...دست....میزد ....چی (گریه شدید)
جیمین: هیشششس تموم شد من پیشتم من همراتم
ات:ام...ا...تو....که ...همی...شه پی..شم نیستی از ایران به اینجا مهاجرت کردم که وضعم خوب شو اما ببین کاشکی هیچ وقت به دنیا نمیومدم کاشکی میتونستم مامان و بابام رو تنها بزارم و خودکشی کنم
باورم نمیشه انقدر زجر کشیده موهاشو چنگ زدم و اروم گفتم :دیگه به فکر خودکشی نباش میدونی اگر بمیری چقدر زجر میکشم میدونی اگر پیشم نباشی منم خودمو میکشم
ات:چی (تعجب و بغض)
جیمین:اام...هی..چی فکر کن چیزی نگفتم بیا بریم
ات:اما اگر بیاد دنبالم چی ؟
جیمین :خب ....
#سناریو #بی تی اس #فیک جیمین
۶.۱k
۱۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.