غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※─── p : ²⁷
ج: حالا یه امشبو تحمل کن
+چی....باهام شوخی نکن تحمل کردن اون حتی از تحمل کردن تو هم سخت تره....چرا نمیبریش خونه خودت
ج: بیخیال
جیمین اینکارو میکنه تا ببینه کوک به سانگ هو حسودی میکنه شک کرده میخواد بفهمه بین ا/ت و کوک چیزیه یا نه
°•°•°•°•°•°•°
¤ممنون..نمیخواستم...ولی مجبور شدم دیگه ا/ت ممنون میشم من و راهنمایی کنی تا اتاق
_اوو..آره حتما
ا/ت سانگ هو رو میبره به اتاقی که قراره بخوابه و میخواد برگرده که سانگ هو دستشو میکشه و زل میزنه بهش
_چیزی لازم داری؟
¤نه.....من..
¤من میخوام بگم یکم بیشتر باهم آشنا بشیم...به نظرم تو خیلی خوشگل و بانمکی...یعنی در کل میخوام یکم باهات آشنا شم شاید..
_باشه...بیشتر باهم آشنا میشیم....شب بخیر
با دیدن لبخند ا/ت خودشم لبخند میزنه و به فکر فرو میره صبح زود بیدار میشه تا شاید بتونه با ا/ت حرف بزنه
¤صبح بخیر(صدای بلند
ا/ت داشت قهوه درست میکرد که با شنیدن صدای سانگ هو آب جوش میریزه رو دستش
_آی...آخخ
¤چیشد....ا/ت...معذرت میخوام(آب سرد میریزه رو دستش
¤واقعا معذرت میخوام نمیخواستم اینجوری شه
_آی..
کوک با شنیدن صدای ا/ت میاد
+چیشده...(چشمش به دست ا/ت میوفته ا دستشو میکشه و میبره تا پماد بزنه به دستش سانگ هو هم میوفته دنبالشون
+دوباره دستتو سوزوندی
سانگ هو میرسه
¤ا/ت ببخشید...من
+تو اینکارو کردی؟
¤نه....اتفاقی بود
+اتفاقیی؟(میخواد دعوا کنه
_جونگکوک بیخیال تقصیر اون نبود
سانگ هو میره جلو پماد و بر میداره تا بماله به ا/ت
ولی کوک از دستش میکشه
+چیکار میکنی
¤تو چیکار میکنی میخوام بزنم به دستش
+نمیخواد تو اینکار بکنی خودم انجامش میدم
¤مشکلت چیه....من باعث شدم دستش بسوزه پس خودم انجامس میدم
+داری میری رو مخم عاقبت کارات با خودته
¤مثلا میخوای چیکار کنی
+میخوای ببینیم چیکار میتونم بکنم؟
_بسههه....خودم میتونم پماد بزنم به دستم به هیچکدومتون احتیاج ندارم
چقد من خوبم نه زود زود پارت میزارم
#فیک #جونگکوک #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
+چی....باهام شوخی نکن تحمل کردن اون حتی از تحمل کردن تو هم سخت تره....چرا نمیبریش خونه خودت
ج: بیخیال
جیمین اینکارو میکنه تا ببینه کوک به سانگ هو حسودی میکنه شک کرده میخواد بفهمه بین ا/ت و کوک چیزیه یا نه
°•°•°•°•°•°•°
¤ممنون..نمیخواستم...ولی مجبور شدم دیگه ا/ت ممنون میشم من و راهنمایی کنی تا اتاق
_اوو..آره حتما
ا/ت سانگ هو رو میبره به اتاقی که قراره بخوابه و میخواد برگرده که سانگ هو دستشو میکشه و زل میزنه بهش
_چیزی لازم داری؟
¤نه.....من..
¤من میخوام بگم یکم بیشتر باهم آشنا بشیم...به نظرم تو خیلی خوشگل و بانمکی...یعنی در کل میخوام یکم باهات آشنا شم شاید..
_باشه...بیشتر باهم آشنا میشیم....شب بخیر
با دیدن لبخند ا/ت خودشم لبخند میزنه و به فکر فرو میره صبح زود بیدار میشه تا شاید بتونه با ا/ت حرف بزنه
¤صبح بخیر(صدای بلند
ا/ت داشت قهوه درست میکرد که با شنیدن صدای سانگ هو آب جوش میریزه رو دستش
_آی...آخخ
¤چیشد....ا/ت...معذرت میخوام(آب سرد میریزه رو دستش
¤واقعا معذرت میخوام نمیخواستم اینجوری شه
_آی..
کوک با شنیدن صدای ا/ت میاد
+چیشده...(چشمش به دست ا/ت میوفته ا دستشو میکشه و میبره تا پماد بزنه به دستش سانگ هو هم میوفته دنبالشون
+دوباره دستتو سوزوندی
سانگ هو میرسه
¤ا/ت ببخشید...من
+تو اینکارو کردی؟
¤نه....اتفاقی بود
+اتفاقیی؟(میخواد دعوا کنه
_جونگکوک بیخیال تقصیر اون نبود
سانگ هو میره جلو پماد و بر میداره تا بماله به ا/ت
ولی کوک از دستش میکشه
+چیکار میکنی
¤تو چیکار میکنی میخوام بزنم به دستش
+نمیخواد تو اینکار بکنی خودم انجامش میدم
¤مشکلت چیه....من باعث شدم دستش بسوزه پس خودم انجامس میدم
+داری میری رو مخم عاقبت کارات با خودته
¤مثلا میخوای چیکار کنی
+میخوای ببینیم چیکار میتونم بکنم؟
_بسههه....خودم میتونم پماد بزنم به دستم به هیچکدومتون احتیاج ندارم
چقد من خوبم نه زود زود پارت میزارم
#فیک #جونگکوک #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
۳۲.۲k
۲۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.