ویو جونگکوک: اينقد از دست خودم عصبی بودم نمیدونستم چیکار
ویو جونگکوک: اينقد از دست خودم عصبی بودم نمیدونستم چیکار کنم گوشیم رو برداشتم و به یورا زنگ زدم
یورا: عشقم هدیه اون هرزه رو براش فرستادم
جونگکوک: تو چه غلطی کردی عوضی اگه بلای سر بچم و ا.ت بیاد یه کاری میکنم که مرغ های اسمون به حالت گریه کنن
یورا: عزیزم خودت رو خسته نکن این منم که کاری میکنم تو اون ا.ت جونت به پام بیفتید
یورا بدون منتظر موندن جواب باشه تلفن رو قطع کرد
جونگکوک: اههه خدایا این چه زندگی من دارم
هه سو از اتاق ا.ت اومد برون جونگکوک بدو بدو اومد سمتش
جونگکوک: حالش خوبه
هه سو: نه با اون کاری که با هاش کردی برد داخل کارت داره
جونگکوک وارد اتاق که ا.ت توش هست میشه.
جونگکوک: ا.ت عزیزم نمیخوای باهام حرف بزنی
ا.ت: بی شعور اسم منو به زبونت نیار
جونگکوک: چی شده نمیخوای حرفی بزنی
ا.ت: مگه بین ما حرفی هم مونده بیا این ویدئو رو ببین
جونگکوک کل ویدیو رو دیدن ویدیو ای از دربین مدار بسته خونه یورا بود
جونگکوک: ا.ت همه چیز رو برات توضیح میدم
ا.ت: چی میخوای برام توضیح بدی ها
جونگکوک: اروم باش برای خودت بچه خوب نیست الان توضیح میدم
ا.ت: باشه ارومم زود باش توضیح بده
جونگکوک ا.ت میدنی که تو عشق اولم نبودی درسته
ا.ت: اره قبلا این رو بهم گفته بودی
جونگکوک: دلیل جدایی مارو میدونی
ا.ت: هروقت که خواستم ازت بپرسم از جواب دادن به این سوال طرفه رفتی
جونگکوک: اسم دختری که قبلا با هاش بودم یورا بود اون هم دانشگاه هیم بود شایعات زیادی پشت سرش بود که با اکثر پسر های دانشگاه رابطه داشته من توی نگاه اول یک دل نه صد دل عاشقش شدم کل اطرافیانم با این عشق مخالف بود عقشم نسبت به یورا کورم کرده بود جوری عاشقش بودم که کل دانشگاه به عشق من نسبت به یورا حسودی میکردم ساعت ها ته را منو نصیحت میکرد
ا.ت: ته را اونی مگه تو اون رو میشناختی
جونگکوک: اره اون موقه با تهیونگ قرار میزاشت
ا.ت: اها خب بقیش
جونگکوک: داشتم میگفت نونا بهم گفت اون دختر هرزه ای پیش نیست و فقط بخاطر پولت باهات وقت میگذرونه منم که بد جور عاشقش شده بودم بعد از یک سال خوردی شبی که خواستم برای تولدش سوپرایزش کنم اون رو زیر یکی دیگه دیدیم
ا.ت: خب این چه ربطی به قضیه خیانت تو داره
جونگکوک: صبر کن به اون جاش هم میرسیم
ا.ت: باشه
جونگکوک: صبر کن به اون جاش هم میرسیم
ا.ت: باشه
جونگکوک: همون شب بود که رابطه منو اون تمام شد پشیمون از این که به حرف بقیه گوش ندارم تازه دیروز بعد از این که تو زنگ زدی اون زنگ زد منو تهدیت کرد که امشب ساعت نه همون رستوران همیشگی نرم یه ویدئو برای تو میفرسته منو اون در حال رابطه هستم
ا.ت: چطور باید حرف رو باور کنم
جونگکوک زنگ نونا هیونگ بزن با هاشون حرف بزن
..
.
.
لایک و کامنت یادتون نره.
یورا: عشقم هدیه اون هرزه رو براش فرستادم
جونگکوک: تو چه غلطی کردی عوضی اگه بلای سر بچم و ا.ت بیاد یه کاری میکنم که مرغ های اسمون به حالت گریه کنن
یورا: عزیزم خودت رو خسته نکن این منم که کاری میکنم تو اون ا.ت جونت به پام بیفتید
یورا بدون منتظر موندن جواب باشه تلفن رو قطع کرد
جونگکوک: اههه خدایا این چه زندگی من دارم
هه سو از اتاق ا.ت اومد برون جونگکوک بدو بدو اومد سمتش
جونگکوک: حالش خوبه
هه سو: نه با اون کاری که با هاش کردی برد داخل کارت داره
جونگکوک وارد اتاق که ا.ت توش هست میشه.
جونگکوک: ا.ت عزیزم نمیخوای باهام حرف بزنی
ا.ت: بی شعور اسم منو به زبونت نیار
جونگکوک: چی شده نمیخوای حرفی بزنی
ا.ت: مگه بین ما حرفی هم مونده بیا این ویدئو رو ببین
جونگکوک کل ویدیو رو دیدن ویدیو ای از دربین مدار بسته خونه یورا بود
جونگکوک: ا.ت همه چیز رو برات توضیح میدم
ا.ت: چی میخوای برام توضیح بدی ها
جونگکوک: اروم باش برای خودت بچه خوب نیست الان توضیح میدم
ا.ت: باشه ارومم زود باش توضیح بده
جونگکوک ا.ت میدنی که تو عشق اولم نبودی درسته
ا.ت: اره قبلا این رو بهم گفته بودی
جونگکوک: دلیل جدایی مارو میدونی
ا.ت: هروقت که خواستم ازت بپرسم از جواب دادن به این سوال طرفه رفتی
جونگکوک: اسم دختری که قبلا با هاش بودم یورا بود اون هم دانشگاه هیم بود شایعات زیادی پشت سرش بود که با اکثر پسر های دانشگاه رابطه داشته من توی نگاه اول یک دل نه صد دل عاشقش شدم کل اطرافیانم با این عشق مخالف بود عقشم نسبت به یورا کورم کرده بود جوری عاشقش بودم که کل دانشگاه به عشق من نسبت به یورا حسودی میکردم ساعت ها ته را منو نصیحت میکرد
ا.ت: ته را اونی مگه تو اون رو میشناختی
جونگکوک: اره اون موقه با تهیونگ قرار میزاشت
ا.ت: اها خب بقیش
جونگکوک: داشتم میگفت نونا بهم گفت اون دختر هرزه ای پیش نیست و فقط بخاطر پولت باهات وقت میگذرونه منم که بد جور عاشقش شده بودم بعد از یک سال خوردی شبی که خواستم برای تولدش سوپرایزش کنم اون رو زیر یکی دیگه دیدیم
ا.ت: خب این چه ربطی به قضیه خیانت تو داره
جونگکوک: صبر کن به اون جاش هم میرسیم
ا.ت: باشه
جونگکوک: صبر کن به اون جاش هم میرسیم
ا.ت: باشه
جونگکوک: همون شب بود که رابطه منو اون تمام شد پشیمون از این که به حرف بقیه گوش ندارم تازه دیروز بعد از این که تو زنگ زدی اون زنگ زد منو تهدیت کرد که امشب ساعت نه همون رستوران همیشگی نرم یه ویدئو برای تو میفرسته منو اون در حال رابطه هستم
ا.ت: چطور باید حرف رو باور کنم
جونگکوک زنگ نونا هیونگ بزن با هاشون حرف بزن
..
.
.
لایک و کامنت یادتون نره.
۸.۰k
۲۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.