𝐲𝐨𝐮 𝐬𝐚𝐯𝐞𝐝 𝐦𝐞³
𝐲𝐨𝐮 𝐬𝐚𝐯𝐞𝐝 𝐦𝐞³
ویو جیمین
چشمام دوباره گرم شد و خابم برد اما بهتر نبود اونو به پلیس یا جانور شناسی چیزی بدم؟ اونا شاید بهتر درکش کنن.... نه... برای خودم نگهش میدارم... گفت اگه ولش کنم دوباره تبدیل به گربه میشه پس اگه یه گربه رو به یه جانور شناس بدم قطعا حرفمو باور نمیکنه.....
(فلش بک ¹ساعت بعد)
با تکون خورنش بیدار شدم... از روم بلند شد و خوابالو جلوم وایستاد با چشمای نیمه باز زیر چشمی نگاش میکردم... که متوجه بیداری ام شد...
ات: دستشویی کجاست؟*کیوت. بازی با چشم*
جیمین: نمیدونم
ات: هییی اینجا خونه توئه
جیمین: میدونم
ات: بگووو*داد*
جیمین: نمیگم
ات: خود پسند*چشم غره*
جیمین: آره این منم طاووس علیین شده
ات: بگووو
وقتی اذیتش میکنی خیلی کیوت میشه... هه اون الان تو تله من افتاده...
جیمین: اونجا*اشاره به در کنار ات*
ات: ایشش*وسواس*
جیمین: هه*پوزخند*
_____
از صبح دارم عربی میخونم آخه زبون اونا به ما چه ربطی دارههه.... 🙂🤦🏻♀️
ویو جیمین
چشمام دوباره گرم شد و خابم برد اما بهتر نبود اونو به پلیس یا جانور شناسی چیزی بدم؟ اونا شاید بهتر درکش کنن.... نه... برای خودم نگهش میدارم... گفت اگه ولش کنم دوباره تبدیل به گربه میشه پس اگه یه گربه رو به یه جانور شناس بدم قطعا حرفمو باور نمیکنه.....
(فلش بک ¹ساعت بعد)
با تکون خورنش بیدار شدم... از روم بلند شد و خوابالو جلوم وایستاد با چشمای نیمه باز زیر چشمی نگاش میکردم... که متوجه بیداری ام شد...
ات: دستشویی کجاست؟*کیوت. بازی با چشم*
جیمین: نمیدونم
ات: هییی اینجا خونه توئه
جیمین: میدونم
ات: بگووو*داد*
جیمین: نمیگم
ات: خود پسند*چشم غره*
جیمین: آره این منم طاووس علیین شده
ات: بگووو
وقتی اذیتش میکنی خیلی کیوت میشه... هه اون الان تو تله من افتاده...
جیمین: اونجا*اشاره به در کنار ات*
ات: ایشش*وسواس*
جیمین: هه*پوزخند*
_____
از صبح دارم عربی میخونم آخه زبون اونا به ما چه ربطی دارههه.... 🙂🤦🏻♀️
۱۰.۹k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.