شروع عشق در مدرسه.پارت ۷
ات:چی شده .
کوکی :مگه باید اتفاقی بیفته خوب راستش یه لحظه فکر کردم جونت در خطره.
ات:چچچ تو نمیخاد نگران من باشی.
کوکی :چرا هستم بلاخره قراره مال من شی .
ات :چی برا خودت بلقور میکنی تو بشین تا من زنت شم هه .
کوکی :میدونی امشب مهمونی داریم ولی من میخام یه چیز خاص بپوشم میای بریم خرید.
ات:مگه نوکر گیر آوردی نه به من چه تو چرا گیر دادی به من اصلا غلط کردم گفتم اونروز دوست دارم گفتم که من با کسایی که قلبمو میشکونن مثل قبل باهاشون رفتار نمیکنم .
کوکی :چی ات تو چت شده.
ات :انگگار کره ای حالیت نمیشه چرا درک نمیکنی دوستت ندارم.
کوک:عام خوب من که عاشقتم تو رو نمیدونم اما دوباره مثل قبلت میکنم.
ات:وادف.
کوک:خواهش میکنم که با من بیای.
ات:اینبارو بات میام چون این دفعه اول و آخرمه که بات جایی راه میفتم .
کوک تو دلش:کاری میکنم این دفعه اول و صدمت بشه .
ات:چی با خودت پچ پچ میکنی .
کوک :اشکال نداره. ات: چی میگی چیو اشکال نداره .کوکی:آه هیچی.
ات:من شب مهمونی جایی دعوتم باید برم زود باش راه بیافت چرا ماتت برده. کوک :آها باشه اما شاید مهمونی هامون یکی باشع.ات:هه مگه فقط یه مهمانی داریم در روز و شب چرا چرت میگی برو دیگه برو بریم خیلی سمجی و لفتش میدی من وقتم بی ارزش نیست که اینطوری حدرش بدم.کوکی:ات یکم مهربون باش.من هیچی نگفتم چون میدونستم میخاد لفتش بده ،رسیدیم و پیاده شدیم وقتی خاستیم وارد شیم کوکی دستمو گرفتو کشید پرت شدم تو بغلش واو چه گرمه .ات:آع چیکار میکنی .بیشتر فشارم داد منم همونطور که فارم میداد خندم میگرفت.
ات :یاااا کوک چیکار میکنی .
کوک:ماسکتو نزدی .
یه دست کشیدم رو صورتم و گفتم:آه خوب شد گفتی چون سرما خوردم هوا برام آلودست .
کوک:اینم از شانس من هر وقت باهاتم مریزی آیییییییش .
ات:آییییییییییش و خودم میخاستم بگگم .
کوکی:😂 ات خدا بگم چیکارت نکنه . ات :🤨چرا میخندی خوب اینم از شانس خودمه که از خطر به فاک رفتن دورم.
کوک:فاک چی عزیزم هان دلم میخاد خودت لظت ببری.
ات:یاااااا😑اصلا جالب نبود .
کوکی :خوب بیا بریم تو .ات:چه عجب لاکپشتمون خرگوش شد .
کوک :خیلی با مزه ای. ات:بریم تو قسمت مردانه .
کوکی نه من لباس زنونه میخام .ات :🙁وات ایز یور فاخ .کوک:خوب تو ام باید لباس بخری .ات:آقای محترم من اختیارم دست خودمه نیازی نیست تو بهم بگی چیکار کنم چیکار نکنم . کوکی :خیلیم دست منه نمیدونستی بدون.ات:چش خوره بهش رفتم و گفتم :خیلی رو داری.
کوکی :مگه باید اتفاقی بیفته خوب راستش یه لحظه فکر کردم جونت در خطره.
ات:چچچ تو نمیخاد نگران من باشی.
کوکی :چرا هستم بلاخره قراره مال من شی .
ات :چی برا خودت بلقور میکنی تو بشین تا من زنت شم هه .
کوکی :میدونی امشب مهمونی داریم ولی من میخام یه چیز خاص بپوشم میای بریم خرید.
ات:مگه نوکر گیر آوردی نه به من چه تو چرا گیر دادی به من اصلا غلط کردم گفتم اونروز دوست دارم گفتم که من با کسایی که قلبمو میشکونن مثل قبل باهاشون رفتار نمیکنم .
کوکی :چی ات تو چت شده.
ات :انگگار کره ای حالیت نمیشه چرا درک نمیکنی دوستت ندارم.
کوک:عام خوب من که عاشقتم تو رو نمیدونم اما دوباره مثل قبلت میکنم.
ات:وادف.
کوک:خواهش میکنم که با من بیای.
ات:اینبارو بات میام چون این دفعه اول و آخرمه که بات جایی راه میفتم .
کوک تو دلش:کاری میکنم این دفعه اول و صدمت بشه .
ات:چی با خودت پچ پچ میکنی .
کوک :اشکال نداره. ات: چی میگی چیو اشکال نداره .کوکی:آه هیچی.
ات:من شب مهمونی جایی دعوتم باید برم زود باش راه بیافت چرا ماتت برده. کوک :آها باشه اما شاید مهمونی هامون یکی باشع.ات:هه مگه فقط یه مهمانی داریم در روز و شب چرا چرت میگی برو دیگه برو بریم خیلی سمجی و لفتش میدی من وقتم بی ارزش نیست که اینطوری حدرش بدم.کوکی:ات یکم مهربون باش.من هیچی نگفتم چون میدونستم میخاد لفتش بده ،رسیدیم و پیاده شدیم وقتی خاستیم وارد شیم کوکی دستمو گرفتو کشید پرت شدم تو بغلش واو چه گرمه .ات:آع چیکار میکنی .بیشتر فشارم داد منم همونطور که فارم میداد خندم میگرفت.
ات :یاااا کوک چیکار میکنی .
کوک:ماسکتو نزدی .
یه دست کشیدم رو صورتم و گفتم:آه خوب شد گفتی چون سرما خوردم هوا برام آلودست .
کوک:اینم از شانس من هر وقت باهاتم مریزی آیییییییش .
ات:آییییییییییش و خودم میخاستم بگگم .
کوکی:😂 ات خدا بگم چیکارت نکنه . ات :🤨چرا میخندی خوب اینم از شانس خودمه که از خطر به فاک رفتن دورم.
کوک:فاک چی عزیزم هان دلم میخاد خودت لظت ببری.
ات:یاااااا😑اصلا جالب نبود .
کوکی :خوب بیا بریم تو .ات:چه عجب لاکپشتمون خرگوش شد .
کوک :خیلی با مزه ای. ات:بریم تو قسمت مردانه .
کوکی نه من لباس زنونه میخام .ات :🙁وات ایز یور فاخ .کوک:خوب تو ام باید لباس بخری .ات:آقای محترم من اختیارم دست خودمه نیازی نیست تو بهم بگی چیکار کنم چیکار نکنم . کوکی :خیلیم دست منه نمیدونستی بدون.ات:چش خوره بهش رفتم و گفتم :خیلی رو داری.
۲۰.۳k
۰۱ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.