🐈⬛🩶بدبختی از من شروع شد 🩶🐈⬛
- نمیخوای بهم بوس بدی
+ مگه باهم قرار میزاریم؟
روم خیمه زدو گفت
-خب الان میگم با من قرار میزنی (اهنگ فیک لاو پارت RM رو بندازید)
+ منم دوست دارم یونگی شی لبامو گذاشتم رو لباش بعد15MINازمجدا شدو کنارم دراز کشیدو منو گرفت تو بغلش
+میشه فعلا بچه ها نفهمن
-چرادوست نداری
+ میترسم
-باشه هروقت که تو بگی بهشون میگیم
+ILOVE YOUدوست دارم
-MITTOOمنم همین طور
%%%%پرش بهفردا مدرسه%%%%%%%%%%%
جوهیونگ ویو
رفتیم مدرسه جدا جدا وارد شدیم و رفتیم داخل من رفتم دست شویی که قلدر های مدرسه هم اومدن و داشتن حرف میزدن
علامت @
@واییی خاک توسر یونگی دختر خوشگلی مثل منو ول کرده رفته پیش اون زشته
@راست میگی اونجی ولی..
@ولی چی برو بابا هولش دادنو رفتن بیرون منم رفتم بیرونو
+ هییییی یابووو وایسا ببینممم
@برگشت سمتش :با منی یابو(عصبی بچهها برگرفته شده از زیبای حقیقی)
+ بله برید ببینم کنار تو کیهستیکهپشت یونگی حرف میزنی هاااره منو یونگی باهم قرار میزاریم راحت شدییی
@چیی؟
یونگی از پشت داشت نگاه میکرد
+برید ببینم کناررر همین الاننن
رفتم که رسیدم به یونگی منو گرفتو محکم بغلم کرد همه برگاشون ریخته بود(اهنگSOMEONE LIKE YOu (V) رو پخش کنید) بهم گفت
-بریم
+ لبخند.. بریم
رفتیم داخل کلاس نشستیمدرسامون که تموم شد رفتیم که به مامان بابام بگیم
تا رسیدم خونمون....
+ مگه باهم قرار میزاریم؟
روم خیمه زدو گفت
-خب الان میگم با من قرار میزنی (اهنگ فیک لاو پارت RM رو بندازید)
+ منم دوست دارم یونگی شی لبامو گذاشتم رو لباش بعد15MINازمجدا شدو کنارم دراز کشیدو منو گرفت تو بغلش
+میشه فعلا بچه ها نفهمن
-چرادوست نداری
+ میترسم
-باشه هروقت که تو بگی بهشون میگیم
+ILOVE YOUدوست دارم
-MITTOOمنم همین طور
%%%%پرش بهفردا مدرسه%%%%%%%%%%%
جوهیونگ ویو
رفتیم مدرسه جدا جدا وارد شدیم و رفتیم داخل من رفتم دست شویی که قلدر های مدرسه هم اومدن و داشتن حرف میزدن
علامت @
@واییی خاک توسر یونگی دختر خوشگلی مثل منو ول کرده رفته پیش اون زشته
@راست میگی اونجی ولی..
@ولی چی برو بابا هولش دادنو رفتن بیرون منم رفتم بیرونو
+ هییییی یابووو وایسا ببینممم
@برگشت سمتش :با منی یابو(عصبی بچهها برگرفته شده از زیبای حقیقی)
+ بله برید ببینم کنار تو کیهستیکهپشت یونگی حرف میزنی هاااره منو یونگی باهم قرار میزاریم راحت شدییی
@چیی؟
یونگی از پشت داشت نگاه میکرد
+برید ببینم کناررر همین الاننن
رفتم که رسیدم به یونگی منو گرفتو محکم بغلم کرد همه برگاشون ریخته بود(اهنگSOMEONE LIKE YOu (V) رو پخش کنید) بهم گفت
-بریم
+ لبخند.. بریم
رفتیم داخل کلاس نشستیمدرسامون که تموم شد رفتیم که به مامان بابام بگیم
تا رسیدم خونمون....
۲.۳k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.