پارت سوم عشق ابدی من
پارت سوم عشق ابدی من
ا.ت و لیسا به طرف کافه میرن و میشینن لیسا برای خودش ی آیس آمریکانو و ی چیز کیک سفارش میده
ا.ت به چیز کیک به خاطر داشتن پنیر حساسیت داره
اما فراموش میکنه و وقتی لیسا ازش می خواد سفارش بده میگه: هر چیزی که برای خودت سفارش دادی رو برای منم سفارش بده . کمی بعد دو پسر خیلی جذاب روی میز ا.ت و لیسا میشینن ا.ت متعجب به اونا نگاه میکنه و نمیتونه حرف بزنه
لیسا:ا.ت معرفی می کنم (همراه با اشاره به جونگ کوک) ایشون دوست پسر من کوکی هستن
کوک: سلام من جئون جونگ کوک هستم کارآموز کمپانی بیگ هیت و دوست پسر لیسا و ایشون هم
دوست صمیمی و همکار بنده کیم تهیونگ هستند
ته:سلام(همراه با لبخند) ا.ت: اااممم سسسلللاامم(با لکنت زیاد) بعد از اینکه لیسا و کوک سفارش هاشون رو خوردن از کافه بیرون اومدن و گفتن میرن باهم حرف بزنن همین که ا.ت چیز کیکشو خورد دل درد شدید گرفت و بدنش کهیر زد و همین که خواست پاشه بیهوش شد و افتاد زمین و بعد از مدتی چشم هاش رو باز کرد و ....... گذاشتن پارت بعد بدون شرط و تا آخر میزارم
ا.ت و لیسا به طرف کافه میرن و میشینن لیسا برای خودش ی آیس آمریکانو و ی چیز کیک سفارش میده
ا.ت به چیز کیک به خاطر داشتن پنیر حساسیت داره
اما فراموش میکنه و وقتی لیسا ازش می خواد سفارش بده میگه: هر چیزی که برای خودت سفارش دادی رو برای منم سفارش بده . کمی بعد دو پسر خیلی جذاب روی میز ا.ت و لیسا میشینن ا.ت متعجب به اونا نگاه میکنه و نمیتونه حرف بزنه
لیسا:ا.ت معرفی می کنم (همراه با اشاره به جونگ کوک) ایشون دوست پسر من کوکی هستن
کوک: سلام من جئون جونگ کوک هستم کارآموز کمپانی بیگ هیت و دوست پسر لیسا و ایشون هم
دوست صمیمی و همکار بنده کیم تهیونگ هستند
ته:سلام(همراه با لبخند) ا.ت: اااممم سسسلللاامم(با لکنت زیاد) بعد از اینکه لیسا و کوک سفارش هاشون رو خوردن از کافه بیرون اومدن و گفتن میرن باهم حرف بزنن همین که ا.ت چیز کیکشو خورد دل درد شدید گرفت و بدنش کهیر زد و همین که خواست پاشه بیهوش شد و افتاد زمین و بعد از مدتی چشم هاش رو باز کرد و ....... گذاشتن پارت بعد بدون شرط و تا آخر میزارم
۲.۵k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.