وقتی عادت داری دور خودت بچرخی(درخواستی)

علامت ها
ا.ت_
جی+
.
.
.
دوشنبه بود ، برطبق عادتی که از اوایل رابطتون داشتین رفتین با ماشین بیشتر خیابونای شهر رو دور زدین
بعد از سه ساعت ماشین سواری وقت برگشت شد ، جی رسوندت خونه که تو دلت خواست جی امشب پیشت بمونه
_عامممم میگم…عمم
جی بهت نگاه کرد
+چی؟(لبخند)
خودت رو براش کیوت کردی
_لطفا بیا امشب پیش من بمون(کیوت)
جی لپتو کشید
+من هیچوقت بهت نه نمیگم(لبخند)
چشماتو درشت کردی و با ذوق نگاهش کردی
_واقعا؟
+اره(لبخند)
_خب پس ماشینتو بزار تو پارکینگ بعدش بیا داخل ، در خونه رو باز میزارم
+باشه بیب(لبخند)
از ماشین پیاده شدی ، رفتی در خونه رو باز کردی ، چراغارو روشن کردی و رفتی تو اتاقت تا لباساتو عوض کنی
همه لباسات رو کنده بودی و فقط شورت و سوتین تنت بود
داشتی تو کمد دنبال یه لباس میگشتی که با صدای جی که در رو باز کرده بود و داشت یواشکی تورو دید میزد شوکه شدی
+بدنت خیلی جذابه ، اگه نگیرمت ضرر میکنم!
سریع پتو رو از تخت برداشتی و انداختی رو خودت
_یاااااااا مرتیکه هیز برو بیرون(داد و اخم)
+ایششش حالا انگار چیشد
و رفت
لباساتو پوشیدی و رفتی از اتاق بیرون
+حوصلم سر رفته میشه بری پاپ کورن درست کنی فیلم ببینیم؟
_باشه الان میرم درست میکنم
+مرسی بیب(لبخند)
به جی لبخند زدی و رفتی داخل اشپزخونه ، قابلمه رو برداشتی و روی گاز گذاشتی و منتظر موندی یکم گرم بشه ، وقتی داغ شد مقدار کمی روغن بهش اضافه کردی و ذرت ها رو داخلش ریختی و ادویه هارو بهش اضافه کردی
بعد از چند دقیقه پاپ کورن هات آماده شد ، گاز رو خاموش کردی ، یه کاسه برداشتی و پاپ کورن هارو داخلش ریختی
بردی تو هال تا به جی بدی
از اشپزخونه رفتی سمت مبلی که تو هال بود و جی روش نشسته بود
فاصلت با مبل زیاد نبود و با پنج قدم دیگه میرسیدی
اما بخاطر عادتی که از بچگی داشتی تا برسی به مبل دور خودت چرخیدی
و وقتی چرخشات تموم شد کاسه ی پاپ کورن رو به جی دادی
جی قیافش یه جوری شد که باعث شد خندت شد
_چی شده جونگ سونگا(خنده)؟
روی مبل پیش جی نشستی ، جفتتون داشتین بهمدیگه نگاه میکردید
+چرا دور خودت میچرخیدی؟
_عادت بچگیمه(لبخند)
جی لبخندی زد و گفت
+هم خودت هم عادتات بعضی وقتا مزخرفیه اما من همیشه دوستت دارم و خواهم داشت!
و لبتو طولانی بوسید
(پایان)
#انهایپین
#هیسونگ
#جی
#جیک
#سونگهون
#سونو
#جونگوون
#نیکی
#تکپارتی
#سناریو
#چندپارتی
#فیک
#فیکشن
#وانشات