لیدر های معروف
لیدر های معروف
فصل 2 پارت 1
ویو کوک:
منو کیتلین 5 ماهه ازدواج کردیم و من بچه میخوام ولی کیتلین نمیخواد نمیدونم چرا و ما هرشب سر این موضوع دعوا میکنیم
ویو کیتلین:
منو کوک 5 ماهه ازدواج کردیم و من بچه نمیخوام ولی کوک میگه من بچه میخوام هرشب سر این موضوع دعوامون میشه
امشب همه ی پسرا با زناشون خونه ی ما دعوتن
(فلش نکست به شب)
زینگ زینگ(صدای در😑💔)
کیتلین: عه در میزنن
ویو کیتلین:
رفتم درو باز کردم
نامجون: عههههه سلام زن داداش
کیتلین: سلام
کوک: عه اومدین
نامجون: سلام داداش حالت خوبه؟
کوک: خوبم مرسی
کیتلین: بفرمائید داخل
(وقتی رفتن نشستن رو مبل)
آنسان: خب تصمیم نگرفتید بچه دار شید؟
کوک: اوه آره ولی کیتلین نمیخواد
آنسان: کیتلین برای چی نمیخوای؟؟
کیتلین: میترسم
تهیونگ: از چی؟
کیتلین: از اینکه مادر خوبی نباشم
کوک: یعنی به خاطر همین؟؟
کیتلین: آره
کوک: اوکی ولی بیا امشب یکی بسازیم
کیتلین: یعنی میتونم مادر خوبی باشم؟؟
کوک: آره که میتونی
کیتلین: باش
(کیتلین و کوک در حال بوس کردن همدیگه)
نامجون: اوه اوه شب خاصی هست امشب😈😈
(پرش زمانی به شب)
تهیونگ: میشه هممون امشب اینجا بخوابیم؟
کیتلین: آره میتونید
کارا: خوبه
اتاق ها:
کارا و تهیونگ ( اتاق اول )
آنسان و نامجون ( اتاق دوم )
جین و هانا ( اتاق سوم )
سانیا و شوگا ( اتاق چهارم )
کیتلین و کوک ( اتاق پنجم )
جیهوپ و نایکا ( اتاق ششم )
جیمین و مایا ( اتاق هفتم )
کوک: کیتلین امشب بیا یه بچه بسازیم
کیتلین: باشه
کوک: آماده باش😈😈
کیتلین: اوک😈
(اسمات نمیزارم من بقیهاش با ذهن منحرفتون😈)
(فلش نکست به صبح)
کوک: کیتلین خوبی؟ درد نداری؟
کیتلین: کوک زیر دلم درد میکنه😭
کوک: بیا بریم حمام
(فلش نکست بعد از حمام تو پذیرایی)
نامجون: دیشب صدایی میومد چیکار کردید؟😈
کوک: دارید عمو میشید فکر کنم
تهیونگ: واقعا؟؟
کیتلین: آره
(فلش نکست به هفته بعد)
ویو ادمین:
اعضا تصمیم گرفتن پیش همدیگه باشن و خونه هاشون رو فروختن
کیتلین: کوک حالت تهوع دارم🥺
کوک: چی؟ نکنه تاثیر کرد؟؟😳😳
کیتلین: فکر کنم🙂
کوک: آخ جوننننن
جیهوپ: چیشده چرا اینقدر سروصدا میکنید؟
کوک: فکر کنم داری عمو میشی کیتلین حالت تهوع دارهههه
جیهوپ: چقدر ذوق میکنی
کوک: آرهههه🥹(خر ذوق)
(کیتلین اومد بلند شه از رو تخت که بیهوش شد)
جیهوپ: زن داداشششش (عربده)
ویو ادمین: همه اومدن تو اتاق کوک و کیتلین
شوگا: کیتلین چرا بیهوشهههه
کوک: فکر کنم حاملست
شوگا و بقیه: واقعاااا؟🥹
کوک: آره🥹
(فلش نکست به بیمارستان)
(دکتر رو با د نشون میدم)
د: همراه خانم کیتلین زور_ال کی هست؟
کوک: منم
د: بفرمائید تو اتاقم
کوک: اومدم
د: جواب آزمایش به دستم رسید
کوک: حالش خوبه؟
ادامه دارد...
فصل 2 پارت 1
ویو کوک:
منو کیتلین 5 ماهه ازدواج کردیم و من بچه میخوام ولی کیتلین نمیخواد نمیدونم چرا و ما هرشب سر این موضوع دعوا میکنیم
ویو کیتلین:
منو کوک 5 ماهه ازدواج کردیم و من بچه نمیخوام ولی کوک میگه من بچه میخوام هرشب سر این موضوع دعوامون میشه
امشب همه ی پسرا با زناشون خونه ی ما دعوتن
(فلش نکست به شب)
زینگ زینگ(صدای در😑💔)
کیتلین: عه در میزنن
ویو کیتلین:
رفتم درو باز کردم
نامجون: عههههه سلام زن داداش
کیتلین: سلام
کوک: عه اومدین
نامجون: سلام داداش حالت خوبه؟
کوک: خوبم مرسی
کیتلین: بفرمائید داخل
(وقتی رفتن نشستن رو مبل)
آنسان: خب تصمیم نگرفتید بچه دار شید؟
کوک: اوه آره ولی کیتلین نمیخواد
آنسان: کیتلین برای چی نمیخوای؟؟
کیتلین: میترسم
تهیونگ: از چی؟
کیتلین: از اینکه مادر خوبی نباشم
کوک: یعنی به خاطر همین؟؟
کیتلین: آره
کوک: اوکی ولی بیا امشب یکی بسازیم
کیتلین: یعنی میتونم مادر خوبی باشم؟؟
کوک: آره که میتونی
کیتلین: باش
(کیتلین و کوک در حال بوس کردن همدیگه)
نامجون: اوه اوه شب خاصی هست امشب😈😈
(پرش زمانی به شب)
تهیونگ: میشه هممون امشب اینجا بخوابیم؟
کیتلین: آره میتونید
کارا: خوبه
اتاق ها:
کارا و تهیونگ ( اتاق اول )
آنسان و نامجون ( اتاق دوم )
جین و هانا ( اتاق سوم )
سانیا و شوگا ( اتاق چهارم )
کیتلین و کوک ( اتاق پنجم )
جیهوپ و نایکا ( اتاق ششم )
جیمین و مایا ( اتاق هفتم )
کوک: کیتلین امشب بیا یه بچه بسازیم
کیتلین: باشه
کوک: آماده باش😈😈
کیتلین: اوک😈
(اسمات نمیزارم من بقیهاش با ذهن منحرفتون😈)
(فلش نکست به صبح)
کوک: کیتلین خوبی؟ درد نداری؟
کیتلین: کوک زیر دلم درد میکنه😭
کوک: بیا بریم حمام
(فلش نکست بعد از حمام تو پذیرایی)
نامجون: دیشب صدایی میومد چیکار کردید؟😈
کوک: دارید عمو میشید فکر کنم
تهیونگ: واقعا؟؟
کیتلین: آره
(فلش نکست به هفته بعد)
ویو ادمین:
اعضا تصمیم گرفتن پیش همدیگه باشن و خونه هاشون رو فروختن
کیتلین: کوک حالت تهوع دارم🥺
کوک: چی؟ نکنه تاثیر کرد؟؟😳😳
کیتلین: فکر کنم🙂
کوک: آخ جوننننن
جیهوپ: چیشده چرا اینقدر سروصدا میکنید؟
کوک: فکر کنم داری عمو میشی کیتلین حالت تهوع دارهههه
جیهوپ: چقدر ذوق میکنی
کوک: آرهههه🥹(خر ذوق)
(کیتلین اومد بلند شه از رو تخت که بیهوش شد)
جیهوپ: زن داداشششش (عربده)
ویو ادمین: همه اومدن تو اتاق کوک و کیتلین
شوگا: کیتلین چرا بیهوشهههه
کوک: فکر کنم حاملست
شوگا و بقیه: واقعاااا؟🥹
کوک: آره🥹
(فلش نکست به بیمارستان)
(دکتر رو با د نشون میدم)
د: همراه خانم کیتلین زور_ال کی هست؟
کوک: منم
د: بفرمائید تو اتاقم
کوک: اومدم
د: جواب آزمایش به دستم رسید
کوک: حالش خوبه؟
ادامه دارد...
۳.۵k
۱۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.