P2
خوب من یادم رفت که بگم نامجون بد بوی مدرسه است و ا.ت هم از نامجون خوشش میاد ولی نمیدونه چه جوری باید این حقیقت رو قبول کنه و به نامجون بگه .
ویو ا.ت :
با نامجون رفتیم کافه . یه میز دو نفره انتخاب کردیم و نشستیم .
ا.ت : خوب ، بگو .
نامجون : چیو ؟
ا.ت : دلیل اینکه اومدیم اینجا.
نامجون : آها. خوب ببین میخوام یه چیز مهم رو بهت بگم .
ا.ت : خوب . میشنوم.
نامجون ،: راستش ...
گارسون: خوش اومدین. چی میل دارین ؟
نامجون : من یه اسپرسو میخورم .
ا.ت : منم یه هات چاکلت .
گارسون: چشم براتون آماده میکنیم .
نامجون و ا.ت : ممنون
ا.ت : خوب ادامه بده .
نامجون : راستش نمیدونم چجوری اینو بهت بگم ....
ا.ت : اتفاق بدی افتاده ؟
نامجون : نه اصلا.
ا.ت : خوب بگو دیگه سکته دادی ......
نامجون : خوب راستش ... من ... من... دوست دارم .
ویو ا.ت :
یه لحضه با حرف نامجون جا خوردم . یعنی اونم منو دوست داشت ؟ یعنی حسمون به هم دو طرفه بود ؟ یعنی من میتونم اون رو به عنوان دوست پسرم و عشقم بدونم ؟ کلی سوال داشتم ولی به خاطر حرف نامجون شک شدم .... نمیدونستم چی باید بگم ... تو این فکرا بودم که با صدای نامجون به خودم اومدم .
نامجون : ا.ت حالت خوبه ؟
ا.ت : امممم آره من خوبم . فقط یه زره شک شدم.
نامجون: معذرت میخوام . من نمیخواستم اذیتت کنم .
ا.ت : نه اصلا اشکالی نداره .
نامجون : خوب .
ا.ت : چی خوب خوب ؟
نامجون : به نظرت اگه اینو بهش بگم ، مثل تو شک میشه؟
.....
خوب دوستان گرامی . همونطور که میدونین ادیمنتون بچه ی خوبیه و فحش دادن بهش اصلا کار خوبی نیست . 🥲🙂
اگه این پارت به ۵ تا لایک و ۳ تا کامنت برسه پارت بعدی رو میزارم. 💙
درخواست کمی بود . ولی دیگه گفتم ی درخواستی بکنم .
خوب دیگه . فعلا بای ....🙂🙂🙂🙂🌈🔮🌌🌈
ویو ا.ت :
با نامجون رفتیم کافه . یه میز دو نفره انتخاب کردیم و نشستیم .
ا.ت : خوب ، بگو .
نامجون : چیو ؟
ا.ت : دلیل اینکه اومدیم اینجا.
نامجون : آها. خوب ببین میخوام یه چیز مهم رو بهت بگم .
ا.ت : خوب . میشنوم.
نامجون ،: راستش ...
گارسون: خوش اومدین. چی میل دارین ؟
نامجون : من یه اسپرسو میخورم .
ا.ت : منم یه هات چاکلت .
گارسون: چشم براتون آماده میکنیم .
نامجون و ا.ت : ممنون
ا.ت : خوب ادامه بده .
نامجون : راستش نمیدونم چجوری اینو بهت بگم ....
ا.ت : اتفاق بدی افتاده ؟
نامجون : نه اصلا.
ا.ت : خوب بگو دیگه سکته دادی ......
نامجون : خوب راستش ... من ... من... دوست دارم .
ویو ا.ت :
یه لحضه با حرف نامجون جا خوردم . یعنی اونم منو دوست داشت ؟ یعنی حسمون به هم دو طرفه بود ؟ یعنی من میتونم اون رو به عنوان دوست پسرم و عشقم بدونم ؟ کلی سوال داشتم ولی به خاطر حرف نامجون شک شدم .... نمیدونستم چی باید بگم ... تو این فکرا بودم که با صدای نامجون به خودم اومدم .
نامجون : ا.ت حالت خوبه ؟
ا.ت : امممم آره من خوبم . فقط یه زره شک شدم.
نامجون: معذرت میخوام . من نمیخواستم اذیتت کنم .
ا.ت : نه اصلا اشکالی نداره .
نامجون : خوب .
ا.ت : چی خوب خوب ؟
نامجون : به نظرت اگه اینو بهش بگم ، مثل تو شک میشه؟
.....
خوب دوستان گرامی . همونطور که میدونین ادیمنتون بچه ی خوبیه و فحش دادن بهش اصلا کار خوبی نیست . 🥲🙂
اگه این پارت به ۵ تا لایک و ۳ تا کامنت برسه پارت بعدی رو میزارم. 💙
درخواست کمی بود . ولی دیگه گفتم ی درخواستی بکنم .
خوب دیگه . فعلا بای ....🙂🙂🙂🙂🌈🔮🌌🌈
۳.۷k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.