اوه اوه جالب شده قضیه پارت۲۲
- ايول اين از اولي. فربد، گربه چشم خاکستري. سن، حدودا مي زنه بيست و شش باشه. تيپ، بچه پولدار. قد، بلند. هيکل، دختر کش!
شبنم خنديد و گفت:
- اين از اصغر که پريد. قصد داشتم واسه بنفشه تورش کنما.
- خب حالا تورش کن.
- نه ديگه حالا با کلاس شد به تو نمي خوره.
اين رو گفت و مشتي توي سينه شبنم کوبيد. جيغ شبنم بلند شد و هم زمان ناليد:
- بچه ام بي غذا شد!
داشتيم از زور خنده کف رستوران پلاس مي شديم. زير چشمي نگاهي به ميز پسرها کردم. گربه مزبور سرش پايين و مشغول بازي با سالادش بود، ولي دو نفر ديگه باز هم ميخ ما بودن. براي اين که خودم و کنترل کنم از جا بلند شدم و گفتم:
- من مي رم دستشويي.
بنفشه سريع گفت:
- تو حلقت بمونه اگه بخواي فربد و تورش کني.
- بمير بابا!
خرامان خرامان به سمت دستشويي راه افتادم. با ناز راه رفتن ادام نبود بلکه تو خونم بود. هر چي هم تمرين مي کردم که مثل آدم راه برم يا موقع حرف زدن آنقدر عشوه نداشته باشم بازم نمي شد. در دستشويي رو باز کردم و وارد شدم. فربد جلوي آينه مشغول حالت دادن به موهاش بود. با ديدن من خودش و کنار کشيد و با لبخند جذاب و دختر کشي گفت:
وایییی به نظرتون اين آقا پسر میشه همدم ترسا؟ یا....
شبنم خنديد و گفت:
- اين از اصغر که پريد. قصد داشتم واسه بنفشه تورش کنما.
- خب حالا تورش کن.
- نه ديگه حالا با کلاس شد به تو نمي خوره.
اين رو گفت و مشتي توي سينه شبنم کوبيد. جيغ شبنم بلند شد و هم زمان ناليد:
- بچه ام بي غذا شد!
داشتيم از زور خنده کف رستوران پلاس مي شديم. زير چشمي نگاهي به ميز پسرها کردم. گربه مزبور سرش پايين و مشغول بازي با سالادش بود، ولي دو نفر ديگه باز هم ميخ ما بودن. براي اين که خودم و کنترل کنم از جا بلند شدم و گفتم:
- من مي رم دستشويي.
بنفشه سريع گفت:
- تو حلقت بمونه اگه بخواي فربد و تورش کني.
- بمير بابا!
خرامان خرامان به سمت دستشويي راه افتادم. با ناز راه رفتن ادام نبود بلکه تو خونم بود. هر چي هم تمرين مي کردم که مثل آدم راه برم يا موقع حرف زدن آنقدر عشوه نداشته باشم بازم نمي شد. در دستشويي رو باز کردم و وارد شدم. فربد جلوي آينه مشغول حالت دادن به موهاش بود. با ديدن من خودش و کنار کشيد و با لبخند جذاب و دختر کشي گفت:
وایییی به نظرتون اين آقا پسر میشه همدم ترسا؟ یا....
۱.۸k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.