«عشق نافرجام من»
«پارت ۶۳»
ها جونگ:به به یونا خانم بالاخره اومدی
یونا:اعصاب مصاب ندارم ها جونگ سر به سرم نزار لطفا
ها جونگ:چشم خانم رییس🙂😐
یونا:داری مسخرم میکنه
ها جونگ:چه زود به خودت میگیری باز چیشده که سگ هار شدی
یونا:جیسو میخواد بره آمریکا😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
ها جونگ:خب میره که میره
یونا:احساساتتم که درس مث ادبت صفره
ها جونگ:نه فقط تو خوبی😬😕😒😒😒
میدونی فردا جلسه داریم؟؟؟
یونا:خو به من چه ربطی داره
ها جونگ:معاون لی رفته مرخصی
یونا:نگو که من قراره باهات بیام
ها جونگ:آفرین که خودت فهمیدی دیگه نیازی به گفتن نیس
یونا:مردم آزاری تا چه حددددد
ها جونگ:برو پیش بقیه میخوام بیام یه خبر خوش بدم☺🙃
یونا:همچی رو میتونم باور کنم ولی اینکه تو بیای یه خبر خوش بدیو نه
ها جونگ:برو زود باش زیاد زر نزن
یونا:الحق که بی ادبی.
چند دقیقه بعد...
ها جونگ:سلام صبح همگی بخیر اومدم یه خبر خوب به اطلاع همتون برسونم.
آرا:آقای رئیس میخواین حقوقمونو افزایش بدین😃😃
ها جونگ:نه😒😑😑😑😑
خانم جانگ:نکنه میخواین بهمون مرخصی بدین😊☺
ها جونگ:ما نیرو کم دارم بعد بیایم مرخصی هم بدیم
آقای گو:اوکییییی فهمیدم میخواین یه غذای خوشمزه مهمونمون کنین
خانم خانم:تو کی از غذا سیر میشی😒(اروم)
آقای گو:تو رو سننه(آروم)
ها جونگ:ایشالله بعد این جلسه
یونا:بنال دیههههه(تو مغزش)
ها جونگ:امروز تا ساعت نه اضافه کاری داریم🤗🤗
یونا:وای چه خبر خوبی بود الان میخوای این خبر خوبتو با کدوم مشت تقدیمت کنم🤗(تو مغزش)
آرا:آقای رئیس ما به اندازه کافی توی وقت اداری کار میکنیم تمومش میکنیم چه لزومی داره تا ساعت نه کار کنیم
ها جونگ:فردا یه جلسه مهم داریم که باید مدارکو واسه اون آماده کنیم هرکس زود تموم کرد میتونه زودتر بره البته جز شما خانم پارک
یونا:تف تو این زندگی که تو... (آروم)
ها جونگ:نشنیدم چی گفتین
یونا:هیچی هیچی بفرمایین🤬🤬...
ها جونگ:به به یونا خانم بالاخره اومدی
یونا:اعصاب مصاب ندارم ها جونگ سر به سرم نزار لطفا
ها جونگ:چشم خانم رییس🙂😐
یونا:داری مسخرم میکنه
ها جونگ:چه زود به خودت میگیری باز چیشده که سگ هار شدی
یونا:جیسو میخواد بره آمریکا😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
ها جونگ:خب میره که میره
یونا:احساساتتم که درس مث ادبت صفره
ها جونگ:نه فقط تو خوبی😬😕😒😒😒
میدونی فردا جلسه داریم؟؟؟
یونا:خو به من چه ربطی داره
ها جونگ:معاون لی رفته مرخصی
یونا:نگو که من قراره باهات بیام
ها جونگ:آفرین که خودت فهمیدی دیگه نیازی به گفتن نیس
یونا:مردم آزاری تا چه حددددد
ها جونگ:برو پیش بقیه میخوام بیام یه خبر خوش بدم☺🙃
یونا:همچی رو میتونم باور کنم ولی اینکه تو بیای یه خبر خوش بدیو نه
ها جونگ:برو زود باش زیاد زر نزن
یونا:الحق که بی ادبی.
چند دقیقه بعد...
ها جونگ:سلام صبح همگی بخیر اومدم یه خبر خوب به اطلاع همتون برسونم.
آرا:آقای رئیس میخواین حقوقمونو افزایش بدین😃😃
ها جونگ:نه😒😑😑😑😑
خانم جانگ:نکنه میخواین بهمون مرخصی بدین😊☺
ها جونگ:ما نیرو کم دارم بعد بیایم مرخصی هم بدیم
آقای گو:اوکییییی فهمیدم میخواین یه غذای خوشمزه مهمونمون کنین
خانم خانم:تو کی از غذا سیر میشی😒(اروم)
آقای گو:تو رو سننه(آروم)
ها جونگ:ایشالله بعد این جلسه
یونا:بنال دیههههه(تو مغزش)
ها جونگ:امروز تا ساعت نه اضافه کاری داریم🤗🤗
یونا:وای چه خبر خوبی بود الان میخوای این خبر خوبتو با کدوم مشت تقدیمت کنم🤗(تو مغزش)
آرا:آقای رئیس ما به اندازه کافی توی وقت اداری کار میکنیم تمومش میکنیم چه لزومی داره تا ساعت نه کار کنیم
ها جونگ:فردا یه جلسه مهم داریم که باید مدارکو واسه اون آماده کنیم هرکس زود تموم کرد میتونه زودتر بره البته جز شما خانم پارک
یونا:تف تو این زندگی که تو... (آروم)
ها جونگ:نشنیدم چی گفتین
یونا:هیچی هیچی بفرمایین🤬🤬...
۱۳.۵k
۲۲ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.