۵
۵
ویو ات
رفتم سر یه میز که یو پ بقیه اکیپ بودن(اعضای اکیپ یونا، ات، سوجین، جنی) نگاه سنگین اون یارو روی خودم حس میکردم اوففف گرمه
بچها من میرن دستش*ویی
اکیپ. باشه
رفتم دستش*ویی وقتی امدم بیرون با چیزی سفت برخورد کردم (منحرف نباشیم) اون همون یارو با قیافه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو کوک
داشتم همینجوری یا حرس نگاش میکردم که یهو دیدم. بلند شد و داره میره منمم بلند شدم و نبالش رفتم رفت دستشویی وقتی امد
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
عه تو
_این چه وضع لباس پوشیدنه
به تو چه مگه چیکارمی
_شوهرت
هه هنوز که نشدی(نیشخند)
_ولی این هفته که میشم
_و به ف. ا. کت میدم(نیشخند)
(شک)
ــــــــــــــــــــــــــــ
ویو کوک
ترس و شک توی چشاش موج میزد هه
ــــــــــــــــــــــــــــ
و.... و قتی اون حرف زد رفت و بغضم ترکیت ولی.....
ــــــــــــــــــــــــــ
ویو یونا
اته خیلی طولش داد دارم نگران میشم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امیداورم خوشتون بیاد
شرایط پارت بعدی
لایک ۷
ویو ات
رفتم سر یه میز که یو پ بقیه اکیپ بودن(اعضای اکیپ یونا، ات، سوجین، جنی) نگاه سنگین اون یارو روی خودم حس میکردم اوففف گرمه
بچها من میرن دستش*ویی
اکیپ. باشه
رفتم دستش*ویی وقتی امدم بیرون با چیزی سفت برخورد کردم (منحرف نباشیم) اون همون یارو با قیافه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو کوک
داشتم همینجوری یا حرس نگاش میکردم که یهو دیدم. بلند شد و داره میره منمم بلند شدم و نبالش رفتم رفت دستشویی وقتی امد
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
عه تو
_این چه وضع لباس پوشیدنه
به تو چه مگه چیکارمی
_شوهرت
هه هنوز که نشدی(نیشخند)
_ولی این هفته که میشم
_و به ف. ا. کت میدم(نیشخند)
(شک)
ــــــــــــــــــــــــــــ
ویو کوک
ترس و شک توی چشاش موج میزد هه
ــــــــــــــــــــــــــــ
و.... و قتی اون حرف زد رفت و بغضم ترکیت ولی.....
ــــــــــــــــــــــــــ
ویو یونا
اته خیلی طولش داد دارم نگران میشم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امیداورم خوشتون بیاد
شرایط پارت بعدی
لایک ۷
۲.۷k
۲۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.