فیک عشق دو تا دوست(prt9)

گفتم شرایط پارت قبلی رو کم کنم😁
چند ساعت بعد
بعد یه روز کاری رفتم خونه ...خونم از بابام جدا بود
وارد خونه شدم یه خونه کوچیک که فقط توش زندگی کنم
سمت اتاقم رفتم
یه دوش ۱۰ دقیقه ای گرفتم حوله پیچوندم دور کمرم
رفتم بیرون از حموم رو تخت ولو شدم
دیگه هیچی نفهمیدم......
ویو جیمین
کارم تو شرکت تموم شده بود باید دنبال یه منشی هم استخدام کنم
اخه بابا ا/ت دیگه نمیزاره بیاد از شرکت زدم بیرون رفتم خونه کوک مطمنم الان خونست
در زدم کسی جواب نداد تصمیم گرفت از کلیدی که داده استفاده کنم رفتم داخل خونه
=:کوک خونه ای
رفتم سمت اتاقش دیدیم لخت گرفته خوابیده
=کوک بلند شو بی..(رو دستش زدش)ادب
_:ولم کنن
=:بلند شو لباساتو بپوش خو
_:گمشو اخه کی به تو اجازه داد بیا اینجا
=:خاک تو سرت
یهو صدای باز و بسته شدن در شنیده شد و یکی آمد داخل اتاق
$:سلامم
=:تت...تهیونگ
$:چیه از دیدنم خوشحال نشدی
=:چرا فقط تعجب کردم تو کی امدی کره
$:یه ساعت پیش😁
=:اهااا.
$:اووو شت این چرا اینجوریه🤨

=:ها این... بیدار نمیشه
$:چرا لخته
=:اینگار تازه از حموم در امده
$:اکی
که یهو.....
شرایط:
لایک:۱۰
کامنت:۱۰
شرایط رو برسونید تا براتون پارت بعد رو بنویسم💫♥️😁