فراموشی!
part ²
که جیمینو دیدم!
پارک جیمین!
باورم نمیشه!
همون پسری که من عاشقش بودم ولی اون منو فراموش کرد!
من از ته دل میپرسیتدمش ولی اون چی؟
عاشق ی دختر دیگه شده بود و الان اون دختر ولش کرده بود.
اون توی سالای پیش مدرسه بچه ضعیفی بود ولی الان نه!
اون پدرش یکی از بزرگترین مافیا های کره بود و اون از این نظر غمی نداشت و هیچکس جرعت نزدیک شدن بهشو نداشت.
میخاستم بدون توجه بهش وارد کلاسم بشم که دستم توسط کسی کشیده شد برگشتم سمتش!
اون جیمین بود!
دستمو کشید و برد پشت مدرسه.
ترسیده بودم ولی نمیخاستم نشون بدم!
جیمین:ات خودتی؟
ات:به تو چه!
لبخندی زدو گفت:خب معلوم شد
حاضری برگردی؟
من دوست دارم خب!
من...
ات:نه
جیمین:تو برمیگردی!
ات:نه!
جیمین:خب پس خودم به دستت میارم و رفت!
ترسیده بودم یعنی میخاست چیکار کنه.
ادامه دارد.....
گایز حمایت خیلییییی کم شده
همینجور باشه ادامه نمیدم!
که جیمینو دیدم!
پارک جیمین!
باورم نمیشه!
همون پسری که من عاشقش بودم ولی اون منو فراموش کرد!
من از ته دل میپرسیتدمش ولی اون چی؟
عاشق ی دختر دیگه شده بود و الان اون دختر ولش کرده بود.
اون توی سالای پیش مدرسه بچه ضعیفی بود ولی الان نه!
اون پدرش یکی از بزرگترین مافیا های کره بود و اون از این نظر غمی نداشت و هیچکس جرعت نزدیک شدن بهشو نداشت.
میخاستم بدون توجه بهش وارد کلاسم بشم که دستم توسط کسی کشیده شد برگشتم سمتش!
اون جیمین بود!
دستمو کشید و برد پشت مدرسه.
ترسیده بودم ولی نمیخاستم نشون بدم!
جیمین:ات خودتی؟
ات:به تو چه!
لبخندی زدو گفت:خب معلوم شد
حاضری برگردی؟
من دوست دارم خب!
من...
ات:نه
جیمین:تو برمیگردی!
ات:نه!
جیمین:خب پس خودم به دستت میارم و رفت!
ترسیده بودم یعنی میخاست چیکار کنه.
ادامه دارد.....
گایز حمایت خیلییییی کم شده
همینجور باشه ادامه نمیدم!
۱۷.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.