پارت دوازده my vampire

کوک ویو
من خیلی اتو دوست دارم اون بخواطر من به دنیای مجازی یون رفت و سیاهی
صدا میشنیدم انگار از ته قار
ات جونگ کوک بلند شوووووووووو داد و گریه
کوک پلکاش باز شد
ات ککوک کوک ممنو میشناسی
کوک ات دداری گر. یه می. کنی با شصتش اشکای ات رو پاک کرد
ات نباید تکون بخوری
بورام ات توکه دکتری خوندی یکاری کن
ات باشه
ات کوک سعی کن داد نزنی
ات استن زد به زخماش و باند پیچی کرد
کوک از درد عرق کرده بود و داشت سفید میشد
ات کوک کوک جیمینننننن
جیمن. اومدممممممممم بغض
ات چرا داره سفید میشه
جیمین. به خون احتیاج داره
ات کوک رو بلند کن دندونای نیشس بیرونه
جیمین باشه
کوک رو بیجون بلند کردن و دندونای نیشش رو وارد گرد ات کرد
ات یکم دردش گرفت یونگی فهمید
یونگی جیمین بسه
ات ششششش ساکت
یهو رنگ کوک برگشت
ات بزارین استراحت کنه یه ساعت دیگه بیدار میشه
جیمین باشه همه رفت بیرون جز ات...