Death Þªŕț ⁸

دیدم جیمینه جواب دادم
ات:ها چکار داری
جیمین: کارم تموم شده میام دنبالت
ات:اخـــ...ـــــه
جیمین:آدرس هتلت رو بفرست
ات:باشه
{ات آدرس هتل رو SMS کرد بع جیمین}

ات:جونگکوک من میرم دیگه از این به بعد کاری داشتی باهام تماس بگیر میام
جونگکوک: داداشت مگه نمیزاره بمونی
ات:نه الانم میاد دنبالم
جونگکوک:باهاش صحبت میکنم بزاره
ات:از اصرار بدش میاد دعوا درست میکنه
جونگکوک:باشه

{جونگکوک میره بیرون تا ات لباسشو عوض کنه }

ویو جیمین
خوشم نیومد که ات با رییسش باشه با اینکه گفتم باشه ولی بازم باید توی خونه‌باشه از رئیسش بدم میاد فعلا توی راهم کارینا هم همراهمه{اگه از اول خونده باشین میفهمین{کارینا بچه جیمین هست}} حداقل نمیخواد از صبح تا شب پیش پرستار باشه

{جیمین توی راه بود رسید به هتل سار آسانسور شد طبقه 4 رو زد رفت بالا به اتاق 332 رسید در رو زد }
ات:جونگکوک در رو باز میکنی دارم ساکمو جمع میکنم
جونگکوک: باشه

{جونگکوک میره‌که در رو باز کنه ولی}

ویو جیمین
در رو زدم ولی در که باز شد.......

دلم برای ات بدبخت میسوزه
حد اقل برای پارت بعد ۱۲ تا لایک بخوره