فیک کوک ( مافیای عشق) پارت ۲
از زبان ا/ت
گفتم : تو چی گفتی 😠🤨تو فکر کردی منم از اینام من اونقدر ها هم بی شخصیت نیستم ( داد ) جیمین گفت : ا/ت آروم باش گفتم : برو ببینم برگشتم و رفتم سمته در که همون آقای جئون از پشت گفت : اگر چندین میلیارد بهت بدم چی اون موقع میتونم یه شب داشته باشمت
دیگه داشت صبرم رو لبریز میکرد برگشتم و گفتم : من هیچ احتیاجی به پول کثیفت ندارم عوضی
از اونجا اومدم بیرون چون زمستون بود هوا خیلی سرد بود سواره ماشینم شدم و رفتم خونه
وقتی رسیدم جیمین زنگ زد گفتم : بله گفت: ا/ت خیلی کاره اشتباهی کردی که با اون در افتادی اون یه آدمه خطرناکه
گفتم : بیخیال بابا مثلا میخواد چیکار کنه مافیا که نیست
گفت : اتفاقا مافیاست
گفتم : شوخی میکنی دیگه گفت : نه من با تو شوخی ندارم
گفتم : یااااا خب چرا زودتر نگفتی
گفتم : تو چی گفتی 😠🤨تو فکر کردی منم از اینام من اونقدر ها هم بی شخصیت نیستم ( داد ) جیمین گفت : ا/ت آروم باش گفتم : برو ببینم برگشتم و رفتم سمته در که همون آقای جئون از پشت گفت : اگر چندین میلیارد بهت بدم چی اون موقع میتونم یه شب داشته باشمت
دیگه داشت صبرم رو لبریز میکرد برگشتم و گفتم : من هیچ احتیاجی به پول کثیفت ندارم عوضی
از اونجا اومدم بیرون چون زمستون بود هوا خیلی سرد بود سواره ماشینم شدم و رفتم خونه
وقتی رسیدم جیمین زنگ زد گفتم : بله گفت: ا/ت خیلی کاره اشتباهی کردی که با اون در افتادی اون یه آدمه خطرناکه
گفتم : بیخیال بابا مثلا میخواد چیکار کنه مافیا که نیست
گفت : اتفاقا مافیاست
گفتم : شوخی میکنی دیگه گفت : نه من با تو شوخی ندارم
گفتم : یااااا خب چرا زودتر نگفتی
۱۲۰.۱k
۰۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.