شیطان یا فرشته پارت ۱۹
_____________
ویو ا/ت
صبح ساعت ۸ بیدار شدم به اطراف نگاه کردم که دیدم جیمین رو زمین خوابیده آخه جیمینی🥺 میخواستم بلند شم که زیر شکمم درد بدی گرفت که آخ بلندی کشیدم
ا/ت: اخ(بغض)
جیمین: ها چی شده ا/ت حالت خوبه جایت درد میکنه؟
ا/ت: جیمین هنوزم درد میکنه(بغض)
جیمین: به مرور درست میشه بیا بریم پایین صبحونه بخوریم بعدش یه قرص دیگه هم بهت بدم دردش بهتره بشه
ا/ت: ممنونم
جیمین اومد و براید بغلم کرد و منو برد پایین بعدش نشستیم صبحونه خوردیم و جیمین دوتا قرص دیگه بهم داد ولی اون یکی چیه؟ یکیش مسکنع ولی اون یکی
ا/ت:جیمین
جیمین: جانم؟
ا/ت: اون یکی قرصه چیه؟ یکیشون مسکنه اون یکی چیه؟
جیمین: خوب.... قرص ضد بارداریه اگه اونکارو کرده باشه ممکنه ح.ا.مل.ه بشی راستی حس نکردی چیزی داخلت خالی شده باشه موقعه.....
ا/ت: نه....ولی اونو خ...وردم(بغض شدید)
جیمین: عزیزم بیا ببینم*کشیدش تو بغلش* پس مشکلی سر حا..ماله شدنت نداریم😁
جیمین: ا/ت من میخوام برم بیرون کمی کار دارم به جیهوپ زنگ زدم بیاد پیشت باشه؟
میخواستم جوابش رو بدم که زنگ در خورد
جیمین: به اومد
جیمین:رفت در رو باز کرد به داش گلم اومد
جیهوپ : میدونم گلم خوب عروس خانم کجاست؟
وقتی جیهوپ گفت عروس خانم یه حالی شدم یعنی اونم به من علاقه داره؟ ولی با حرف جیمین تمام افکارم نابود شد
جیمین:عروس خانم؟ اون دیگه کیه هوپی؟؟؟
جیهوپ: خاک حالا ولش تو مگه کار نداشتی؟
جیمین: چرا الان با اجازتون میخوام برم ... ا/ت من رفتم خداحافظ
ا/ت: خداحافظ
جیمین*اروم روبه جیهوپ*: به خدا داستان رو بهش بگی پاره پورت میکنم*اروم*
جیهوپ: اوکفقط میگم یکی عاشقت شده*اروم*
جیمین: جیهووووووپ
جیهوپ: باشه شوخی کردم بدو برو که دیر شد
جیمین: رفتم بای
جیهوپ: بای
دیگه جیمین رفت و من موندم با جیهوپ که اومد کنارم نشست
جیهوپ: سلاممم هوسوک ملقب به جیهوپ یا هوپی هستم
ا/ت: سلام منم ا/ت هستم 😊 خیلی انرژی داری انرژی مثبت*اروم یعنی با ملایمت گفت*
جیهوپ: مرسیی از لقبم معلومه دیگه جیهوپ امید کسی که همیشه امید داره😊 تو هم واقعا حس خوبی به آدم میدی آرامش
ا/ت: مرسی*قرمز میشود* ولی چرا حس میکنم خودتو داری پنهون میکنی؟
جیهوپ: منظورت؟
ا/ت: انگار این امیدی که نشون میدی بیشترش فقط ظاهره خودتو زیر یه ماسک قایم کردی زیر اون ماسک هم فقط یه ذره امید هست بقیه اش پر نا امیدی ولی خیلی مهربونی
جیهوپ :هییی اره بعد از اینکه دوست دخترم ولم کرد دیگه تا یه مدتی اصلا امید نداشتم ولی تو چه خوب اخلاق بقیه رو میفهمی
ا/ت: اها متاسفم
جیهوپ: اشکالی
ا/ت: یه فکری به سرم زد
بلند شدم خواستم حرکت کنم که افتادم هنوزم درد میکرد که جیهوپ اومد سمتم
جیهوپ: ا/ت حالت خوبه چی شده؟_وایی الان یادم افتاد جیمین گفت یه اتفاقی واسش افتاده تا یه مدت نمیتونه راه بره_
ا/ت: خوبم مرسی
جیهوپ: کجا میخوایی بری؟
ا/ت: میخواستم برم اتاقم یه چی بردارم
که دیدم یهو براید بغلم کرد و بردم طبقه بالا
جیهوپ: خوب کدوم اتاقته
بهش اتاقم رو نشون دادم بعدش منو گذاشت زمین رفتم چندتا برگه و مداد با یه پاک کن برداشتم
جیهوپ: کارت تمومه؟
ا/ت: آره
که دوباره براید بغلم کرد و منو برد پایین
ا/ت:ممنونم*خجالت*
جیهوپ: خواهش حالا میخوایی چیکار کنی؟
ا/ت: این عکس هست میشه بگید کیا هست؟
جیهوپ: بزار ببینم اینا همون اعضای خودمونن که خوب بزار بگم این جینه این شوگا این نامجون اینکه میدونی جیمینه اینم تهیونگ و اینم کوکه
ا/ت : اها مرسی
و بعدش شروع به نقاشی کردن کردم بعد چند مین تموم شد و دیدم جیهوپ با کنجکاوی نگاه میکنه
ویو ا/ت
صبح ساعت ۸ بیدار شدم به اطراف نگاه کردم که دیدم جیمین رو زمین خوابیده آخه جیمینی🥺 میخواستم بلند شم که زیر شکمم درد بدی گرفت که آخ بلندی کشیدم
ا/ت: اخ(بغض)
جیمین: ها چی شده ا/ت حالت خوبه جایت درد میکنه؟
ا/ت: جیمین هنوزم درد میکنه(بغض)
جیمین: به مرور درست میشه بیا بریم پایین صبحونه بخوریم بعدش یه قرص دیگه هم بهت بدم دردش بهتره بشه
ا/ت: ممنونم
جیمین اومد و براید بغلم کرد و منو برد پایین بعدش نشستیم صبحونه خوردیم و جیمین دوتا قرص دیگه بهم داد ولی اون یکی چیه؟ یکیش مسکنع ولی اون یکی
ا/ت:جیمین
جیمین: جانم؟
ا/ت: اون یکی قرصه چیه؟ یکیشون مسکنه اون یکی چیه؟
جیمین: خوب.... قرص ضد بارداریه اگه اونکارو کرده باشه ممکنه ح.ا.مل.ه بشی راستی حس نکردی چیزی داخلت خالی شده باشه موقعه.....
ا/ت: نه....ولی اونو خ...وردم(بغض شدید)
جیمین: عزیزم بیا ببینم*کشیدش تو بغلش* پس مشکلی سر حا..ماله شدنت نداریم😁
جیمین: ا/ت من میخوام برم بیرون کمی کار دارم به جیهوپ زنگ زدم بیاد پیشت باشه؟
میخواستم جوابش رو بدم که زنگ در خورد
جیمین: به اومد
جیمین:رفت در رو باز کرد به داش گلم اومد
جیهوپ : میدونم گلم خوب عروس خانم کجاست؟
وقتی جیهوپ گفت عروس خانم یه حالی شدم یعنی اونم به من علاقه داره؟ ولی با حرف جیمین تمام افکارم نابود شد
جیمین:عروس خانم؟ اون دیگه کیه هوپی؟؟؟
جیهوپ: خاک حالا ولش تو مگه کار نداشتی؟
جیمین: چرا الان با اجازتون میخوام برم ... ا/ت من رفتم خداحافظ
ا/ت: خداحافظ
جیمین*اروم روبه جیهوپ*: به خدا داستان رو بهش بگی پاره پورت میکنم*اروم*
جیهوپ: اوکفقط میگم یکی عاشقت شده*اروم*
جیمین: جیهووووووپ
جیهوپ: باشه شوخی کردم بدو برو که دیر شد
جیمین: رفتم بای
جیهوپ: بای
دیگه جیمین رفت و من موندم با جیهوپ که اومد کنارم نشست
جیهوپ: سلاممم هوسوک ملقب به جیهوپ یا هوپی هستم
ا/ت: سلام منم ا/ت هستم 😊 خیلی انرژی داری انرژی مثبت*اروم یعنی با ملایمت گفت*
جیهوپ: مرسیی از لقبم معلومه دیگه جیهوپ امید کسی که همیشه امید داره😊 تو هم واقعا حس خوبی به آدم میدی آرامش
ا/ت: مرسی*قرمز میشود* ولی چرا حس میکنم خودتو داری پنهون میکنی؟
جیهوپ: منظورت؟
ا/ت: انگار این امیدی که نشون میدی بیشترش فقط ظاهره خودتو زیر یه ماسک قایم کردی زیر اون ماسک هم فقط یه ذره امید هست بقیه اش پر نا امیدی ولی خیلی مهربونی
جیهوپ :هییی اره بعد از اینکه دوست دخترم ولم کرد دیگه تا یه مدتی اصلا امید نداشتم ولی تو چه خوب اخلاق بقیه رو میفهمی
ا/ت: اها متاسفم
جیهوپ: اشکالی
ا/ت: یه فکری به سرم زد
بلند شدم خواستم حرکت کنم که افتادم هنوزم درد میکرد که جیهوپ اومد سمتم
جیهوپ: ا/ت حالت خوبه چی شده؟_وایی الان یادم افتاد جیمین گفت یه اتفاقی واسش افتاده تا یه مدت نمیتونه راه بره_
ا/ت: خوبم مرسی
جیهوپ: کجا میخوایی بری؟
ا/ت: میخواستم برم اتاقم یه چی بردارم
که دیدم یهو براید بغلم کرد و بردم طبقه بالا
جیهوپ: خوب کدوم اتاقته
بهش اتاقم رو نشون دادم بعدش منو گذاشت زمین رفتم چندتا برگه و مداد با یه پاک کن برداشتم
جیهوپ: کارت تمومه؟
ا/ت: آره
که دوباره براید بغلم کرد و منو برد پایین
ا/ت:ممنونم*خجالت*
جیهوپ: خواهش حالا میخوایی چیکار کنی؟
ا/ت: این عکس هست میشه بگید کیا هست؟
جیهوپ: بزار ببینم اینا همون اعضای خودمونن که خوب بزار بگم این جینه این شوگا این نامجون اینکه میدونی جیمینه اینم تهیونگ و اینم کوکه
ا/ت : اها مرسی
و بعدش شروع به نقاشی کردن کردم بعد چند مین تموم شد و دیدم جیهوپ با کنجکاوی نگاه میکنه
۸.۱k
۱۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.