عاشق هکر شدم
عاشق هکر شدم
پارت هفتم
کوک ویو
از اینجای که سونیا غذا نخورده بود
اول رفتیم براش یه چیز بخرم بخوره داشتیم میرفتیم
سونیا: معلوم کجا میری؟ خوبه بهت گفت میخوام برم قبرستون
کوک : باش... بزار برات یه چیزی بخرم بخوری هم غش نکنی
سونیا: باش
سونیا ویو
یهو کوک ایستاد رفت توی یه مغازه که من اب شدم
سونیا: دختر معلوم چت شده همش دارم به اون حرکت کوک فکر میکنم
داشتم خود خوری میکردم که اومد
کوک: بیا بخور
سونیا: مرسی
کوک ویو
داشتم میرفتم سمت قبرستون هر لحظه معلوم بود که سونیا بعض سنگین تر میشد
کوک: رسیدیم
سونیا اروم از ماشین پیاده شد و رفت داخل داشتم دنبالش میرفتم
که دیدم پیش یک قبر دونفر ایستاد
خیلی اروم و زیر لبی مه صداش رو به زور ادم میشنوید
سونیا: سلام مامان سلام بابا
که بغض شکشت همین جور داشت گریه میکردو افتاد زمین که اروم نشستم پیش و بغلش کردم و سرشو ناز میکردم اخه دلم براش، میشوخت
سونیا: الا شده سه سال (با گریه)
کوک: اشکال نداره الا من پیشتم دیگه تنها نیستی
سونیا: قول میدی
کوک: اهوم
که یهو گوشیم زنگ خورد دیدم جین سونیا اروم از تو بغلم اومد بیرون بلند شدم رفت اون گوشه که جین
کوک: بله جین
جین: کوک هرجایی هستین خودتون رو برشونین
کوک: برای چی
جین: داره جنگ داخلی میشه
کوک: چی... باشه باشه الا میایم
اروم رفتم پیش سونیا
کوک: سونیا
سونیا: هوم
کوک: بیا بریم خونه دیگه بیرون خطرناکه
سونیا: برای چی
کوک: داره جنگ داخلی میشه
سونیا: باش
پارت هفتم
کوک ویو
از اینجای که سونیا غذا نخورده بود
اول رفتیم براش یه چیز بخرم بخوره داشتیم میرفتیم
سونیا: معلوم کجا میری؟ خوبه بهت گفت میخوام برم قبرستون
کوک : باش... بزار برات یه چیزی بخرم بخوری هم غش نکنی
سونیا: باش
سونیا ویو
یهو کوک ایستاد رفت توی یه مغازه که من اب شدم
سونیا: دختر معلوم چت شده همش دارم به اون حرکت کوک فکر میکنم
داشتم خود خوری میکردم که اومد
کوک: بیا بخور
سونیا: مرسی
کوک ویو
داشتم میرفتم سمت قبرستون هر لحظه معلوم بود که سونیا بعض سنگین تر میشد
کوک: رسیدیم
سونیا اروم از ماشین پیاده شد و رفت داخل داشتم دنبالش میرفتم
که دیدم پیش یک قبر دونفر ایستاد
خیلی اروم و زیر لبی مه صداش رو به زور ادم میشنوید
سونیا: سلام مامان سلام بابا
که بغض شکشت همین جور داشت گریه میکردو افتاد زمین که اروم نشستم پیش و بغلش کردم و سرشو ناز میکردم اخه دلم براش، میشوخت
سونیا: الا شده سه سال (با گریه)
کوک: اشکال نداره الا من پیشتم دیگه تنها نیستی
سونیا: قول میدی
کوک: اهوم
که یهو گوشیم زنگ خورد دیدم جین سونیا اروم از تو بغلم اومد بیرون بلند شدم رفت اون گوشه که جین
کوک: بله جین
جین: کوک هرجایی هستین خودتون رو برشونین
کوک: برای چی
جین: داره جنگ داخلی میشه
کوک: چی... باشه باشه الا میایم
اروم رفتم پیش سونیا
کوک: سونیا
سونیا: هوم
کوک: بیا بریم خونه دیگه بیرون خطرناکه
سونیا: برای چی
کوک: داره جنگ داخلی میشه
سونیا: باش
۳.۶k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.