خارپشتی از یک مار خواست بگذارد با او همخانه شود، مار پذیر
خارپشتی از یک مار خواست بگذارد با او همخانه شود، مار پذیرفت. چون لانۀ مار تنگ بود، خارهای تیز خارپشت به بدن مار فرو می رفت و مار را زخمی می کرد، اما مار از سر نجابت دم بر نمی آورد. سرانجام مار گفت: نگاه کن ببین چگونه مجروح و خونین شده ام، می توانی لانۀ من را ترک کنی؟ خارپشت گفت من مشکلی ندارم، اگر تو ناراحتی می توانی لانۀ دیگری برای خود بیابی. عادت ها ابتدا به صورت مهمان وارد می شوند، اما دیری نمی گذرد که خود را صاحبخانه می کنند و کنترل ما را به دست می گیرند، مواظب خارپشت عادتهای منفی زندگیتان باشید.
۵۲۹
۱۸ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.