آیدل جذاب من پارت ۳ 💫♡
* ۱ هفته بعد *
از زبان یورا :
۱ هفته ست هائو رو ندیدم وحشتناک دلم براش تنگ شده هائو هم اصلا نمیخواد بیاد ولی با پسرا صمیمی شده بودم داشتم تنها فیلم میدیدم که یهو برقا رفت پاشدم رفتم گوشیمو برداشتم و چراغش رو روشن کردم و رفتم جایه پنجره نمیدونم چرا دلم گرفته بود بس اختیار زدم زیر گریه که یهو برقا روشن شد و کلی برف شادی روم خالی شد نگاه کردم که دیدم هائو با اعضایه بی تی اس بودن و هائو با ۲ تا بادکنک طلایی و مشکی هلیومی داره بالا پایین میپره و یونگی دستش یه کیک خوشگل بود و آهنگ هم پخش شده بود هنوز تو شوک بودم یادم افتاد امروز تولدم بوده یونگی اومد و بای دستش دستمو گرف و نشوند رو مبل کیک رو هم جلوم گذاشت و گف آرزو کن .
+ آرزومو کردم شمع روهم فوت کردم .
که یهو هائو پرید بغلم منم بغلش کردم دلم واسش یه ذره شده بود .
اونشب با پسرا کلی بگو بخند کردیم .
ادامه دارد ...
ببخشید اگه کمه ولی واستون میزارم .♡
از زبان یورا :
۱ هفته ست هائو رو ندیدم وحشتناک دلم براش تنگ شده هائو هم اصلا نمیخواد بیاد ولی با پسرا صمیمی شده بودم داشتم تنها فیلم میدیدم که یهو برقا رفت پاشدم رفتم گوشیمو برداشتم و چراغش رو روشن کردم و رفتم جایه پنجره نمیدونم چرا دلم گرفته بود بس اختیار زدم زیر گریه که یهو برقا روشن شد و کلی برف شادی روم خالی شد نگاه کردم که دیدم هائو با اعضایه بی تی اس بودن و هائو با ۲ تا بادکنک طلایی و مشکی هلیومی داره بالا پایین میپره و یونگی دستش یه کیک خوشگل بود و آهنگ هم پخش شده بود هنوز تو شوک بودم یادم افتاد امروز تولدم بوده یونگی اومد و بای دستش دستمو گرف و نشوند رو مبل کیک رو هم جلوم گذاشت و گف آرزو کن .
+ آرزومو کردم شمع روهم فوت کردم .
که یهو هائو پرید بغلم منم بغلش کردم دلم واسش یه ذره شده بود .
اونشب با پسرا کلی بگو بخند کردیم .
ادامه دارد ...
ببخشید اگه کمه ولی واستون میزارم .♡
۳.۰k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.