نام فیک = دوست پسر روانی من
نام فیک = دوست پسر روانی من
پارت = ۳۱
ا.ت : در رو باز کردم که جونگکوک ی هو ظاهر شد
وایی.. چته چرا اینجوری وایسادی
کوک : حالت بهتره بیبی؟
ا.ت : آم... اره ( لبخند ملیح)
حوصلم سر رفته
کوک : خب .
چی کار کنیم..؟
ا.ت : بیا ... ی مبارزه
کوک : مطمئی؟
ا.ت : اوم
کوک : اوکی شروع کن کوچولو
ببینم چی کار میکنی
ا.ت : مشتم رو آماده کردم و خیلی محکم به شکمش زدم و اون هم بی جواب نموند..
خلاصه بعد یک ربع من بردم و انداختمش زمین
ها ها ها
ا.ت : کوچولو تویی یا من؟
کوک : رو تخت با خستگی افتادم
هاااااهه
با ی چشمک بهش گفتم
تو
ا.ت : (چشم غره)
کوک : خیلی خب نظرت با ی حموم چیه؟
ا.ت : اوکیه
من اول میرماا
کوک : نه دیگه باهم میریم بیب
ا.ت : نچ نچ
باهم نداریم
من رفتم
کوک : لباسشو گرفتم و با ی حرکت درش اوردم
انداختم رو کولم و بدمش تو حموم لباس خودمم در اوردم
در رو قفل کردم
خب
وقتی میگم باهم ینی همینی که میگم(هن..؟..)
ا.ت : گگگگ
رفتم نشستم تو وان و اب ولرم رو باز کردم
هاهه
بهترین حسه.!
اروم چشمام رو بستم
کوک : الان بهترش میکنم س//سی گرلم
( منحرف نباشیم )
نشستم پشت ا.ت و رو پاهام نشوندمش و شامپو رو روی سرش ریختم و اروم دستام رو حرکت دادم
به قیافه خنگ و کیوت عصبیش نگاه کردم معلوم بود چشماش رو بسته بود ولی .. ولی میفهمیدم ازم متنفره
ی بوسه روی گردنش زدم و موهاشو شستم و محکم بغلش کردم از پشت
( اقا پ من چییی)
کوک : موهای خودمم شستم و همینطور بدنم رو حوله پوشیدیم و رفتم بیرون از حموم
رو تخت دراز کشیدیم ملافه رو کشیدم رومون
از پشت ا.ت رو بغل کردم
قول بده .. فقط مال من باشی
ا.ت : قول میدم
روی تخت با حوله همونجوری تو بغل کوکی خوابم برد
پارت = ۳۱
ا.ت : در رو باز کردم که جونگکوک ی هو ظاهر شد
وایی.. چته چرا اینجوری وایسادی
کوک : حالت بهتره بیبی؟
ا.ت : آم... اره ( لبخند ملیح)
حوصلم سر رفته
کوک : خب .
چی کار کنیم..؟
ا.ت : بیا ... ی مبارزه
کوک : مطمئی؟
ا.ت : اوم
کوک : اوکی شروع کن کوچولو
ببینم چی کار میکنی
ا.ت : مشتم رو آماده کردم و خیلی محکم به شکمش زدم و اون هم بی جواب نموند..
خلاصه بعد یک ربع من بردم و انداختمش زمین
ها ها ها
ا.ت : کوچولو تویی یا من؟
کوک : رو تخت با خستگی افتادم
هاااااهه
با ی چشمک بهش گفتم
تو
ا.ت : (چشم غره)
کوک : خیلی خب نظرت با ی حموم چیه؟
ا.ت : اوکیه
من اول میرماا
کوک : نه دیگه باهم میریم بیب
ا.ت : نچ نچ
باهم نداریم
من رفتم
کوک : لباسشو گرفتم و با ی حرکت درش اوردم
انداختم رو کولم و بدمش تو حموم لباس خودمم در اوردم
در رو قفل کردم
خب
وقتی میگم باهم ینی همینی که میگم(هن..؟..)
ا.ت : گگگگ
رفتم نشستم تو وان و اب ولرم رو باز کردم
هاهه
بهترین حسه.!
اروم چشمام رو بستم
کوک : الان بهترش میکنم س//سی گرلم
( منحرف نباشیم )
نشستم پشت ا.ت و رو پاهام نشوندمش و شامپو رو روی سرش ریختم و اروم دستام رو حرکت دادم
به قیافه خنگ و کیوت عصبیش نگاه کردم معلوم بود چشماش رو بسته بود ولی .. ولی میفهمیدم ازم متنفره
ی بوسه روی گردنش زدم و موهاشو شستم و محکم بغلش کردم از پشت
( اقا پ من چییی)
کوک : موهای خودمم شستم و همینطور بدنم رو حوله پوشیدیم و رفتم بیرون از حموم
رو تخت دراز کشیدیم ملافه رو کشیدم رومون
از پشت ا.ت رو بغل کردم
قول بده .. فقط مال من باشی
ا.ت : قول میدم
روی تخت با حوله همونجوری تو بغل کوکی خوابم برد
۹.۶k
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.