پارت 27
ویو هلن
هلن: وای با....
یه دعفه یه سر درد خیلی شدید گرفتم سمو پایین گرفتم اشک تو چشمام جمع شده بود جرا این درد وحشت ناک تمام نمیشه داشتم گریه میکردم
کوک و بقیه اعضا دورم جمع بودن
کوک؛ چی شده عشقم بهم بگو
هلن: س... سرم... د... درد... میکنه.... یه کاری کن
یکم دردش کم تر شد رفتم روی مبل نشستم که کوک با یه قرص و یه لیوان اب اومد بالا سرم
کوک: بیا عزیزم بخورش (ای منحرفا)
هلن: مرسی کوک
کوک سر هلنو توی سینش فرو میکنه
کوک: عشقم بهتری؟
هلن: اهوم
ته: بنظرت خوب میشی؟ امشب کنسرته
تا گفت کمرت بازم اون درد وحشت ناک شروع شد و بازم شروع کردم به گریه کردن
کوک: چی شد
هلن: کوک.... سرم داره میترکههههه
کوک: بیا.. ـ
بردتش توی اتاق پتو داد روش گفت: تو استراحت کن
سرشو بوسید و رفت بیرون
خیلی سرم درد میکرد ولی یکم بعد خوابم برد
که کوک بیدارم کرد برم صبحونه
پرش زمانی به عصر
چهار ساعت دیگه کنسرت داریم ساعت چهاره(از ساعت چهار به بعد تو کره عصر حساب میشه) برم دکتر تنها ببینم چی میشه اعضا خواب بودن منم سریع از بغل کوک در رفتم برم دکتر یه جور میکاپ کردم خودم خودمو نمیشناختم تازه قراره ماسک هم بزنم با یه دامن کوتاه میرم تا کسی شک نکنه و یه پیرن
پرش زمانی به بیمارستان
بعد از ازمایش
دکتر: خانم...؟؟؟
هلن: دارا هستم لی دارا
دکتر: خانم دارا متاسفانه
شما میگرن شدید دارین این مدل مریضی جوری هست که یه دعفه یه سر درد وحشت ناک میگیرین این بیماری معمولا راه درمانی نداره ولی میشه به راحتی شدت درد رو از صد به ده اورد
هلن: ممنون دکتر
برگشتم خونه صورتمو شستم و برگه رو قایم کردم که کوک مبینه رفتم یه لباس پوشیدم رفتم بیرون توی حیاط و راه رفتم و به حرف های دکتر فکر کردم که یکی بغلم کرد
کوک: بیبی بانی من چیکار میکنه؟
هلن: خوبه
کوک: این چه لباسیه؟ این اصلا لباسه؟(اسلاید دو)
هلن: به این خنکی
کوک: نه عوض میکنی
هلن: کوک بزار یکم راحت باشم نزار بخاطر یه لباس بگم ای کاش باهات تو رابطه نبودم
کوک: هیییی باشه
هلن: کوکی خودم(بوسیدش)
که کوک ادامه داد
یکم بعد به شونش ضربه زدم که ولم کنه
ازم جدا شد
هلن: نفسم برید
کوک: ولی من هنوز نفس دارما
هلن: مهم نی
کوک: عهههه که این طور
هلن: غلط کردم
کوک: دیگه دیره
کوک سرشو برد کنار گردن هلن و شروع کرد با درد مارک گذاشتن
هلن: بسه... لطفا بسه...
کوک: اول ناله کن(دوباره شروع کرد)
هلن: کوک... هاحححح.... ایییییی.... اممممم... کوک نکن.... امممم
کوک: باشه، چه خوشگل شد، رنگ بنفش خیلی بهت میاد
هلن: کوک... امروز کنسری داشتیم
کوک: برای اونم نقشه دارم
جین: بدویین اماده شین
کوک: من میرم اماده شم تو هم لباس بپوش
هلن: اکی
ویو کوک
رفتم تو اتاق منو هلن کشو رو باز کردم یه لباس مشکی برداشتم که فهمیدم مال هلنه یکم خندیدم که متوجه شدم یه برگه زیر لباسه برش دادم جوابازمایش هلن بود؟ اون... میگرن... درمان نشدنی داره؟ مال امروز ظهره چرا بهم نگفته؟ عصبی بودم عربده کشیدم: هلننننننننن
که سریع اومد تو گردنشو گرفت چسبوندمش به دیوار
کوک: تو چطور به من نگفتی ها؟(داد و فریاد)
هلن با لکنت: کوک.... میگم بهت.... خ... خفه شدم...
ویو هلن
انکار کوک به خودش اومد ولم کرد
کوک: ب... ببخشبد
هلن: من باید معذرت خواهی کنم که نگفتم دکتر گفت میگرنم خوب نمیشه ولی درجش خیلی میتونه کم بشه با قرص قول میدم(دستشو روی کنه کوک گذاشت)
کوک: به منم فکر کردی؟ من نمیتم درد کشیدنت رو ببینم عشقم(صورتشو روی دست هلن میکشه و بغض میکنه)
هلن: من خوب میشم نگرانم نباش
کوک: همین چهار ماه پیش حافظت رو از دست دادی یک سال پیش فهمیدیم یه بیماری داری که بعضی وقتا بدون دلیل کلیه درد میگی یک ماه پیش بخاطر دنس پات پیچ خورد حالا هم میگرن؟ اصلا میدونستی مریض ترین ایدل کره شدی؟
هلن: ببین من خوبم نگران نباش تازه خودتم میگی توی کره
کوک: اتفاقا وقتی نگران میشم که میگی من خوبم تو خوب نیستی تمام جهان فهمیدن قبول کردن ولی تو هنوزم انکار میکنی(گریه)
هلن:شاید واقعا خوب نباشم ولی به من فقط به شیش تا برادر و یک هم دم و چهار تا دوست اسکل ولی همیشه پیشم باشن (بلک پینک رو میگه) رو نیاز داشتم که کامل شده من خوب میشم قول میدم (کوک رو بغل میکنه)
کوک: قول میدی؟(بغض)
هلن: قول قول تا قیامت
تا پارت بعد بای
هلن: وای با....
یه دعفه یه سر درد خیلی شدید گرفتم سمو پایین گرفتم اشک تو چشمام جمع شده بود جرا این درد وحشت ناک تمام نمیشه داشتم گریه میکردم
کوک و بقیه اعضا دورم جمع بودن
کوک؛ چی شده عشقم بهم بگو
هلن: س... سرم... د... درد... میکنه.... یه کاری کن
یکم دردش کم تر شد رفتم روی مبل نشستم که کوک با یه قرص و یه لیوان اب اومد بالا سرم
کوک: بیا عزیزم بخورش (ای منحرفا)
هلن: مرسی کوک
کوک سر هلنو توی سینش فرو میکنه
کوک: عشقم بهتری؟
هلن: اهوم
ته: بنظرت خوب میشی؟ امشب کنسرته
تا گفت کمرت بازم اون درد وحشت ناک شروع شد و بازم شروع کردم به گریه کردن
کوک: چی شد
هلن: کوک.... سرم داره میترکههههه
کوک: بیا.. ـ
بردتش توی اتاق پتو داد روش گفت: تو استراحت کن
سرشو بوسید و رفت بیرون
خیلی سرم درد میکرد ولی یکم بعد خوابم برد
که کوک بیدارم کرد برم صبحونه
پرش زمانی به عصر
چهار ساعت دیگه کنسرت داریم ساعت چهاره(از ساعت چهار به بعد تو کره عصر حساب میشه) برم دکتر تنها ببینم چی میشه اعضا خواب بودن منم سریع از بغل کوک در رفتم برم دکتر یه جور میکاپ کردم خودم خودمو نمیشناختم تازه قراره ماسک هم بزنم با یه دامن کوتاه میرم تا کسی شک نکنه و یه پیرن
پرش زمانی به بیمارستان
بعد از ازمایش
دکتر: خانم...؟؟؟
هلن: دارا هستم لی دارا
دکتر: خانم دارا متاسفانه
شما میگرن شدید دارین این مدل مریضی جوری هست که یه دعفه یه سر درد وحشت ناک میگیرین این بیماری معمولا راه درمانی نداره ولی میشه به راحتی شدت درد رو از صد به ده اورد
هلن: ممنون دکتر
برگشتم خونه صورتمو شستم و برگه رو قایم کردم که کوک مبینه رفتم یه لباس پوشیدم رفتم بیرون توی حیاط و راه رفتم و به حرف های دکتر فکر کردم که یکی بغلم کرد
کوک: بیبی بانی من چیکار میکنه؟
هلن: خوبه
کوک: این چه لباسیه؟ این اصلا لباسه؟(اسلاید دو)
هلن: به این خنکی
کوک: نه عوض میکنی
هلن: کوک بزار یکم راحت باشم نزار بخاطر یه لباس بگم ای کاش باهات تو رابطه نبودم
کوک: هیییی باشه
هلن: کوکی خودم(بوسیدش)
که کوک ادامه داد
یکم بعد به شونش ضربه زدم که ولم کنه
ازم جدا شد
هلن: نفسم برید
کوک: ولی من هنوز نفس دارما
هلن: مهم نی
کوک: عهههه که این طور
هلن: غلط کردم
کوک: دیگه دیره
کوک سرشو برد کنار گردن هلن و شروع کرد با درد مارک گذاشتن
هلن: بسه... لطفا بسه...
کوک: اول ناله کن(دوباره شروع کرد)
هلن: کوک... هاحححح.... ایییییی.... اممممم... کوک نکن.... امممم
کوک: باشه، چه خوشگل شد، رنگ بنفش خیلی بهت میاد
هلن: کوک... امروز کنسری داشتیم
کوک: برای اونم نقشه دارم
جین: بدویین اماده شین
کوک: من میرم اماده شم تو هم لباس بپوش
هلن: اکی
ویو کوک
رفتم تو اتاق منو هلن کشو رو باز کردم یه لباس مشکی برداشتم که فهمیدم مال هلنه یکم خندیدم که متوجه شدم یه برگه زیر لباسه برش دادم جوابازمایش هلن بود؟ اون... میگرن... درمان نشدنی داره؟ مال امروز ظهره چرا بهم نگفته؟ عصبی بودم عربده کشیدم: هلننننننننن
که سریع اومد تو گردنشو گرفت چسبوندمش به دیوار
کوک: تو چطور به من نگفتی ها؟(داد و فریاد)
هلن با لکنت: کوک.... میگم بهت.... خ... خفه شدم...
ویو هلن
انکار کوک به خودش اومد ولم کرد
کوک: ب... ببخشبد
هلن: من باید معذرت خواهی کنم که نگفتم دکتر گفت میگرنم خوب نمیشه ولی درجش خیلی میتونه کم بشه با قرص قول میدم(دستشو روی کنه کوک گذاشت)
کوک: به منم فکر کردی؟ من نمیتم درد کشیدنت رو ببینم عشقم(صورتشو روی دست هلن میکشه و بغض میکنه)
هلن: من خوب میشم نگرانم نباش
کوک: همین چهار ماه پیش حافظت رو از دست دادی یک سال پیش فهمیدیم یه بیماری داری که بعضی وقتا بدون دلیل کلیه درد میگی یک ماه پیش بخاطر دنس پات پیچ خورد حالا هم میگرن؟ اصلا میدونستی مریض ترین ایدل کره شدی؟
هلن: ببین من خوبم نگران نباش تازه خودتم میگی توی کره
کوک: اتفاقا وقتی نگران میشم که میگی من خوبم تو خوب نیستی تمام جهان فهمیدن قبول کردن ولی تو هنوزم انکار میکنی(گریه)
هلن:شاید واقعا خوب نباشم ولی به من فقط به شیش تا برادر و یک هم دم و چهار تا دوست اسکل ولی همیشه پیشم باشن (بلک پینک رو میگه) رو نیاز داشتم که کامل شده من خوب میشم قول میدم (کوک رو بغل میکنه)
کوک: قول میدی؟(بغض)
هلن: قول قول تا قیامت
تا پارت بعد بای
۶.۷k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.